جدول جو
جدول جو

معنی وندیش - جستجوی لغت در جدول جو

وندیش(وَ نِ)
دهی است از دهستان برازوند شهرستان اصفهان با 338 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندیش
تصویر اندیش
اندیشیدن، پسوند متصل به واژه به معنای اندیشنده مثلاً بداندیش، خیراندیش، دوراندیش، نیک اندیش
فرهنگ فارسی عمید
(اَ)
در ترکیب بجای اندیشنده نشیند. (از یادداشت مؤلف). پندارنده و اندیشه کننده و نگرنده و تفکرکننده و تأمل کننده و همیشه بطور ترکیب استعمال میگردد مانند خیراندیش... (ناظم الاطباء). فکرکننده به معنی فاعل و این اکثربترکیب می آید چنانکه پس اندیش... (آنندراج). آخراندیش، بداندیش، چاره اندیش، خیال اندیش، خیراندیش، دوراندیش، دولت اندیش، زیرک اندیش، ستم اندیش، شراندیش، صلاح اندیش، عاقبت اندیش، عدداندیش، کج اندیش، کم اندیش، کوته اندیش، مآل اندیش، محال اندیش، مصلحت اندیش، نکواندیش، نکونامی اندیش، نیک اندیش، وفااندیش. (یادداشت های مؤلف).
لغت نامه دهخدا
(مَ)
قلعه ای است از خراسان. (فرهنگ رشیدی) (از برهان) (از ناظم الاطباء). نام ولایتی بوده در غور و این قلعه در آنجا بوده است. از قصه ای که منهاج (طبقات ناصری صص 32-33) در وجه تسمیۀ این محل نقل می کند احتمال می رود که به فتح میم باشد. می گوید: دو فراری از نهاوند به غور آمدند و در این ناحیه مقام کردند و گفتند: ’زو مندیش، آن موضع را مندیش نام شد’. قلعه ای که محمد بن محمود بن سبکتکین را مسعود برادر او بند کرد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : وی را از این قلعۀ کوهتیز به قلعۀ مندیش بردند. (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 70). فرمان چنان است که امیر را به قلعۀ مندیش برده آید تا آنجا نیکوداشته تر باشد. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 75). از چاپ راه قلعت مندیش از دور پیدا آمد. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 75).
از محنتها محنت تو بیش آمد
از ملک پدر ملک تو مندیش آمد.
؟ (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(پُ شِ)
از شهرهای هندوستان که از مستملکات فرانسه بود. دارای 48800 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
در ترکیب بجای (اندیشنده) آید: بد اندیش خیر اندیش دوراندیش نیک اندیش، اندیشه: اندیشمند اندیشناک
فرهنگ لغت هوشیار
میزان پرباری یا کم باری محصول در مزرعه
فرهنگ گویش مازندرانی