جدول جو
جدول جو

معنی وفادت - جستجوی لغت در جدول جو

وفادت
به رسولی نزد کسی وارد شدن، رسالت، پیام آوری
تصویری از وفادت
تصویر وفادت
فرهنگ فارسی عمید
وفادت
بر سولی آمدن نزد کسی، رسالت پیام آوری
تصویری از وفادت
تصویر وفادت
فرهنگ لغت هوشیار
وفادت
((وِ دَ))
به رسولی آمدن نزد کسی، رسالت، پیام آوری
تصویری از وفادت
تصویر وفادت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ولادت
تصویر ولادت
زادروز
فرهنگ واژه فارسی سره
فایده دادن سود رسانیدن، تکبر خودبینی، جمع افادات. یا افاده کلام. مفهوم سخن معنی آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولادت
تصویر ولادت
تولد، زاییده شدن، زاییدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وغادت
تصویر وغادت
فرومایه شدن، پستی، فرومایگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وفاده
تصویر وفاده
وفادت در فارسی فرستادگی، پیام آوری
فرهنگ لغت هوشیار
زاییدن (زن)، زایش، هنگام تولد زمان زاییده شدن، یا وقت ولادت. هنگام زاییدن: (زنان بادار، ای مرد هشیارخ اگر وقت ولادت مار زایند) (ازان بهتر بنزدیک خردمند که فرزندان ناهموار زایند) (گلستان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ولادت
تصویر ولادت
((وِ دَ))
زایش، زاییدگی، زمان به دنیا آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وغادت
تصویر وغادت
((وَ دَ))
کم عقل بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وفات
تصویر وفات
مرگ، درگذشت، میرش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وفات
تصویر وفات
بنگرید به وفاه مرگ موت: (ذکر شنوانیدن وفات امیر زاهه محمد سلطان بمادرش خان زاده) یا تاریخ وفات. تاریخ مرگ شخصی: (آنکه میلش سوی حق بینی وحق گویی بود سال تاریخ وفاتش طلب از میان بهشت) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وفات
تصویر وفات
((وَ))
مرگ، جمع وفیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وفات
تصویر وفات
موت، مرگ
وفات یافتن (کردن): مردن
فرهنگ فارسی عمید