وعنه. زمین درشت سخت، یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، نشان خاک تودۀ خانه مور. (منتهی الارب) (آنندراج) ، خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (منتهی الارب) ، پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). ملجاء و پناه جای. (ناظم الاطباء)
وَعْنه. زمین درشت سخت، یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، نشان خاک تودۀ خانه مور. (منتهی الارب) (آنندراج) ، خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (منتهی الارب) ، پناه جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). ملجاء و پناه جای. (ناظم الاطباء)
محل قدم یا جداکننده، شهری در ساحل دریای مصر، یونانی ها طانس نامیده و فعلاًآنرا صان گویند و بر یکی از فروع نیل واقع و در طرف شرقی آن همواره وسعت و فراخی است که آنرا بلاد صوعن نامند. (مزامیر 78:12) پوشیده نماند که صوعن شهر قدیمی است که تخمیناً هفت سال بعد از حبرون بنا شد. (سفر اعداد 13:22). و مینشو میگوید: شهری بود و مسمی به فرص که سلاطین مصر آنرا حصاردار نموده و در آن دویست و چهل هزار مردان جنگی می بود و گمان دارند که این همان شهری است که مذاکرات فیمابین موسی و فرعون که درسفر خروج مذکور است، در آن واقع شد و در (مزمور 78:12 و 13) مذکور است که عجایب و معجزات خدای تعالی در بلاد صوعن واقع شد و صوعن در زمان حضرت اشعیای نبی یکی از شهرهای عمده مصر بود. (اشعیا 19:11 و 23 و 30:4). چونکه در این آیات حضرتش از رؤسای صوعن مذاکره میفرمایند. و حضرت حزقیال نبی از آن شهر نبوت و اخبارنموده میفرماید به آتش سوخته خواهد شد. (حزقیال 30:14). و در جای دیگر کتاب مقدس اسمی از این شهر مذکورنیست، اما حالت حالیه صوعن جمعی از مدققین بر آنند که صان حالیه همان صوعن میباشد و نوشته ای در آنجا یافته اند، یعنی شیشۀ طانه که ترجمه اش بلاد صوعن میباشدو در آنجا تماثیل عظیمۀ پادشاهان مصر و معدودی از ابوالهولها دیده شود و تلهائی که حدود شهر مرقوم را معین میکند به مسافت یک میل و سه ربع به حسب عرض امتداد دارد و طول حصار هیکل عظیم این شهر یک هزار و پانصد قدم و عرضش یک هزار و دویست و پنجاه قدم بوده است و رعمیس ثانی این هیکل رامزین نمود و در میانه آثاری که در این شهر دیده میشود معدودی از ستونهای شکسته و تماثیل متعدده است و میتوان گفت که هیچ شهری در دنیا بیشتر از این شهر دارای آثار و علامات نمیباشد وخود بلاد صوعن را دریاچه فراپوشیده و بعضی از جاهای مرتفعه اش فعلاً خارج از آب است. (قاموس کتاب مقدس)
محل قدم یا جداکننده، شهری در ساحل دریای مصر، یونانی ها طانس نامیده و فعلاًآنرا صان گویند و بر یکی از فروع نیل واقع و در طرف شرقی آن همواره وسعت و فراخی است که آنرا بلاد صوعن نامند. (مزامیر 78:12) پوشیده نماند که صوعن شهر قدیمی است که تخمیناً هفت سال بعد از حبرون بنا شد. (سفر اعداد 13:22). و مینشو میگوید: شهری بود و مسمی به فرص که سلاطین مصر آنرا حصاردار نموده و در آن دویست و چهل هزار مردان جنگی می بود و گمان دارند که این همان شهری است که مذاکرات فیمابین موسی و فرعون که درسفر خروج مذکور است، در آن واقع شد و در (مزمور 78:12 و 13) مذکور است که عجایب و معجزات خدای تعالی در بلاد صوعن واقع شد و صوعن در زمان حضرت اشعیای نبی یکی از شهرهای عمده مصر بود. (اشعیا 19:11 و 23 و 30:4). چونکه در این آیات حضرتش از رؤسای صوعن مذاکره میفرمایند. و حضرت حزقیال نبی از آن شهر نبوت و اخبارنموده میفرماید به آتش سوخته خواهد شد. (حزقیال 30:14). و در جای دیگر کتاب مقدس اسمی از این شهر مذکورنیست، اما حالت حالیه صوعن جمعی از مدققین بر آنند که صان حالیه همان صوعن میباشد و نوشته ای در آنجا یافته اند، یعنی شیشۀ طانه که ترجمه اش بلاد صوعن میباشدو در آنجا تماثیل عظیمۀ پادشاهان مصر و معدودی از ابوالهولها دیده شود و تلهائی که حدود شهر مرقوم را معین میکند به مسافت یک میل و سه ربع به حسب عرض امتداد دارد و طول حصار هیکل عظیم این شهر یک هزار و پانصد قدم و عرضش یک هزار و دویست و پنجاه قدم بوده است و رعمیس ثانی این هیکل رامزین نمود و در میانه آثاری که در این شهر دیده میشود معدودی از ستونهای شکسته و تماثیل متعدده است و میتوان گفت که هیچ شهری در دنیا بیشتر از این شهر دارای آثار و علامات نمیباشد وخود بلاد صوعن را دریاچه فراپوشیده و بعضی از جاهای مرتفعه اش فعلاً خارج از آب است. (قاموس کتاب مقدس)
وعن. زمین درشت سخت یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، نشان خاک تودۀ خانه مور. (آنندراج) (منتهی الارب) ، خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به وعن شود
وَعْن. زمین درشت سخت یا سپیدی زمین که چیزی نرویاند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، نشان خاک تودۀ خانه مور. (آنندراج) (منتهی الارب) ، خطوط کوه شبیه ریگهای دراز با اندک خاک. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به وعن شود