جدول جو
جدول جو

معنی وطائد - جستجوی لغت در جدول جو

وطائد(وَ ءِ)
دیگ پایه ها. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) ، قواعد بنا و سرای. (منتهی الارب) (آنندراج). واحد آن وطیده است به معنی دعامه و پایه. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وسائد
تصویر وسائد
وساده ها، بالین ها، پشتی ها، نازبالش ها، جمع واژۀ وساده
فرهنگ فارسی عمید
(وَ ءِ)
جمع واژۀ وکاد، به معنی دوال پالان بند و رسن که وقت دوشیدن بر ماده گاو بندند. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وکاد شود
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
جمع واژۀ ولیده، به معنی کودک مادینه و پرستار. (از منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). رجوع به ولیده شود
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
جمع واژۀ وصیده. (المنجد) (اقرب الموارد). رجوع به وصیده شود
لغت نامه دهخدا
(وَ ءِ)
وسد. وساید. جمع واژۀ وساد، به معنی بالین و نازبالش. (منتهی الارب). رجوع به وساد شود، جمع واژۀ وساده. به معنی بالشها. (آنندراج) (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از وطائه
تصویر وطائه
وطائت در فارسی پا خوردگی نرمی
فرهنگ لغت هوشیار