جدول جو
جدول جو

معنی وضیع - جستجوی لغت در جدول جو

وضیع
دنی، فرومایه، پست، ناکس
تصویری از وضیع
تصویر وضیع
فرهنگ فارسی عمید
وضیع
فرو مایه پست، سپرده فرومایه کوچک پست مقابل شریف: مضطرب آشفته خاطر تنگدل اندیشناک هم و ضیع و هم شریف و هم صغیر و هم کبار. (وحشی)
فرهنگ لغت هوشیار
وضیع
((وَ))
فرومایه، پست
تصویری از وضیع
تصویر وضیع
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وضیعی
تصویر وضیعی
در تازی نیامده پستی فرومایگی پستی فرومایگی خواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضیعه
تصویر وضیعه
چهار پا طرز استقرار، موقع موقعیت وضعیت اجتماعی وضعیت سیاسی: (لازم است وضعیت هرج و مرج کنونی مالیه... محوگشته) توضیح این کلمه را فارسی زبانان از (وضع) عربی ساخته اند. بعضی این کلمه را غلط پندارند و غلط نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توضیع
تصویر توضیع
ناکس گرداندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بضیع
تصویر بضیع
آبخوست آداک گریزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وسیع
تصویر وسیع
گسترده، دامنگیر، فراخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رضیع
تصویر رضیع
طفل شیر خواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اضیع
تصویر اضیع
آسیب رسان تر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضیع
تصویر مضیع
ضایع کننده، تباه سازنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رضیع
تصویر رضیع
کودک شیرخوار، همشیر، برادر همشیر
فرهنگ فارسی عمید
تباه کننده تبست تباهیده آسیب یافته تباه کننده، زمانکش سستکار ضایع کرده شده ضایع کننده تباه سازنده، تلف کننده وقت اهمال کار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وجیع
تصویر وجیع
دردناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضیء
تصویر وضیء
زیبا، پاکیزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعی
تصویر وضعی
وضعی در فارسی بنگرید به حرکت وضعی منسوب به وضع: (برابری یکی است بعرضی وضعی وهمچنانی یکی است بخاصیتی)
فرهنگ لغت هوشیار
پهین فراخ گشاده انغزان دور کران دامنه دار درندشت (گویش هراتی) فراخ گشاده (محل مکان)، عریض پهناور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وریع
تصویر وریع
خویشتندار، پرهیزگار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ودیع
تصویر ودیع
تن آسان و آرمیده، ساکن، مقبره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رضیع
تصویر رضیع
((رَ))
شیرخواره، برادر هم شیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضیع
تصویر مضیع
((مُ ضَ یَّ))
ضایع کرده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وجیع
تصویر وجیع
((وَ))
دردناک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وسیع
تصویر وسیع
((وَ))
فراخ، گشاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وسیع
تصویر وسیع
گشاد، فراخ، پهناور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وسیع
تصویر وسیع
Extensive, Spacious, Vast
دیکشنری فارسی به انگلیسی
extenso, espaçoso, vasto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
extenso, espacioso, vasto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
rozległy, przestronny
دیکشنری فارسی به لهستانی
обширный , просторный , обширный
دیکشنری فارسی به روسی
обширний , просторий , просторий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
uitgebreid, ruim, uitgestrekt
دیکشنری فارسی به هلندی
umfangreich, geräumig, weit
دیکشنری فارسی به آلمانی
esteso, spazioso, vasto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
विशाल , विशाल
دیکشنری فارسی به هندی