جدول جو
جدول جو

معنی وضعی - جستجوی لغت در جدول جو

وضعی(وَ)
منسوب به وضع و شکل و طرز. (ناظم الاطباء).
- حرکت وضعی (وضعیه) ، در مقابل حرکت انتقالی. حرکت بر دور محور خود. (ناظم الاطباء).
- حرکت وضعی زمین، گردش زمین است به دور خود در هر بیست وچهار ساعت یک مرتبه
لغت نامه دهخدا
وضعی
وضعی در فارسی بنگرید به حرکت وضعی منسوب به وضع: (برابری یکی است بعرضی وضعی وهمچنانی یکی است بخاصیتی)
تصویری از وضعی
تصویر وضعی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واعی
تصویر واعی
شنونده، درک کننده، حفظ کننده، قیّم و حافظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وضیع
تصویر وضیع
دنی، فرومایه، پست، ناکس
فرهنگ فارسی عمید
(مَ ضِ)
منسوب به موضع. محلی. آنچه در یک محل خاص قرار دارد یا واقع گردد و رخ دهد: درد موضعی، ادویۀ موضعی. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(وَ عی یَ)
طرز استقرار. (فرهنگ فارسی معین) ، موقع. موقعیت: وضعیت اجتماعی، وضعیت سیاسی. توضیح اینکه این کلمه را فارسی زبانان از وضع عربی ساخته اند. بعضی این کلمه را غلط پندارند، و غلط نیست. (از یادداشتهای قزوینی)
لغت نامه دهخدا
(وَ عی یَ)
مؤنث وضعی: حرکت وضعیه. رجوع به وضعی شود
لغت نامه دهخدا
در تازی نیامده گالی: چون دارو های گالی (ادویه موضعی) منسوب به موضع یا ادویه موضعی. داروهایی که اثر مستقیم بر روی موضع آسیب دیده بدن دارند و از خارج بر محل آسیب دیده گذاشته شوند
فرهنگ لغت هوشیار
وضعیت در فارسی برخی از پژوهشگران گمان کرده اند که این واژه در تازی نیامده و به ناروا پنداشته اند که آن رافارسی گویان از (وضع) ساخته اند شاید گفت که فارسی گویان آن را در مانک یا آرش درست به کار نمی برند در تازی برابر با آور گرایی (یقین گرائی اثباتی گری)، در فارسی برابر با جارو چگونگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
طرز استقرار، موقع موقعیت وضعیت اجتماعی وضعیت سیاسی: (لازم است وضعیت هرج و مرج کنونی مالیه... محوگشته) توضیح این کلمه را فارسی زبانان از (وضع) عربی ساخته اند. بعضی این کلمه را غلط پندارند و غلط نیست. آنچه ازچیزی کم کنند و فرو افکنند، بهای کم کرده، فهرست یا صورت مالیاتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
((وَ یَّ))
موقع، موقعیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
چگونگی، جایگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
چگونگی، حالت، کیفیت، موقع، موقعیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
حالةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
Situation, Status
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situation, statut
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situación, estado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
מַצָּב , מצב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
صورتحال , حیثیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
สถานการณ์ , สถานะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situasi, status
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
情况 , 状态的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
状況 , 状態
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
sytuacja, status
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
hali
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
상황 , 상태
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situação, estado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
स्थिति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situazione, stato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
Situation, Status
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
situatie, status
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
ситуація , статус
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
ситуация , статус
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
পরিস্থিতি , অবস্থান
دیکشنری فارسی به بنگالی