جدول جو
جدول جو

معنی وضعی - جستجوی لغت در جدول جو

وضعی
وضعی در فارسی بنگرید به حرکت وضعی منسوب به وضع: (برابری یکی است بعرضی وضعی وهمچنانی یکی است بخاصیتی)
تصویری از وضعی
تصویر وضعی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
چگونگی، جایگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
وضعیت در فارسی برخی از پژوهشگران گمان کرده اند که این واژه در تازی نیامده و به ناروا پنداشته اند که آن رافارسی گویان از (وضع) ساخته اند شاید گفت که فارسی گویان آن را در مانک یا آرش درست به کار نمی برند در تازی برابر با آور گرایی (یقین گرائی اثباتی گری)، در فارسی برابر با جارو چگونگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
طرز استقرار، موقع موقعیت وضعیت اجتماعی وضعیت سیاسی: (لازم است وضعیت هرج و مرج کنونی مالیه... محوگشته) توضیح این کلمه را فارسی زبانان از (وضع) عربی ساخته اند. بعضی این کلمه را غلط پندارند و غلط نیست. آنچه ازچیزی کم کنند و فرو افکنند، بهای کم کرده، فهرست یا صورت مالیاتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
((وَ یَّ))
موقع، موقعیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وضعیت
تصویر وضعیت
Situation, Status
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ситуация , статус
دیکشنری فارسی به روسی
ситуація , статус
دیکشنری فارسی به اوکراینی
পরিস্থিতি , অবস্থান
دیکشنری فارسی به بنگالی
מַצָּב , מצב
دیکشنری فارسی به عبری
สถานการณ์ , สถานะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
وضعٌ , حالةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
صورتحال , حیثیت
دیکشنری فارسی به اردو
در تازی نیامده گالی: چون دارو های گالی (ادویه موضعی) منسوب به موضع یا ادویه موضعی. داروهایی که اثر مستقیم بر روی موضع آسیب دیده بدن دارند و از خارج بر محل آسیب دیده گذاشته شوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضیع
تصویر وضیع
دنی، فرومایه، پست، ناکس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واعی
تصویر واعی
شنونده، درک کننده، حفظ کننده، قیّم و حافظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واعی
تصویر واعی
نگاه دارنده، نگاهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضیعی
تصویر وضیعی
در تازی نیامده پستی فرومایگی پستی فرومایگی خواری
فرهنگ لغت هوشیار
فرو مایه پست، سپرده فرومایه کوچک پست مقابل شریف: مضطرب آشفته خاطر تنگدل اندیشناک هم و ضیع و هم شریف و هم صغیر و هم کبار. (وحشی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعه
تصویر وضعه
جایگاه، میانک کیان (مرکز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وضعا
تصویر وضعا
از حیث نهاد و ذات، ازجهت طرز و شیوه
فرهنگ لغت هوشیار