ناحیتی از نواحی مدینه است. نصر گوید: موضعی است به حجاز نزدیک ذوطوی. در شعر معن بن اوس آمده است: ففدفد عبود فخبراء صائف فذوالحفر اقوی منهم ففدافده. و امیه بن ابی عائذ هذلی گوید: لمن الدیار بعلی فالاحراص فالسودتین فمجمع الأبواص فضهاء اظلم فالنطوف فصائف فالنمر فالبرقات فالانحاص. (معجم البلدان)
ناحیتی از نواحی مدینه است. نصر گوید: موضعی است به حجاز نزدیک ذوطوی. در شعر معن بن اوس آمده است: فَفَدْفَدُ عبود فخبراءُ صائف فذوالحفر اقوی منهم ففدافده. و امیه بن ابی عائذ هذلی گوید: لمن الدیار بعلی فالاحراص فالسودتین فمجمع الأبواص فضهاء اظلم فالنطوف فصائف فالنمر فالبرقات فالانحاص. (معجم البلدان)
وصف شناس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). عارف به وصف. (آنندراج) (از اقرب الموارد). بسیار وصف کننده. (ناظم الاطباء) : کمترین وصاف او خاقانی است کآسمان صاحبقران میخواندش. خاقانی. ، طبیب. (المنجد). پزشک. حریری آن را بر طبیب اطلاق کرده است. (از اقرب الموارد)
وصف شناس. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). عارف به وصف. (آنندراج) (از اقرب الموارد). بسیار وصف کننده. (ناظم الاطباء) : کمترین وصاف او خاقانی است کآسمان صاحبقران میخواندش. خاقانی. ، طبیب. (المنجد). پزشک. حریری آن را بر طبیب اطلاق کرده است. (از اقرب الموارد)
وظایف در فارسی، جمع وظیفه، خویشکارها رستادها جامگی ها جمع وظیفه: وظیفه ها: (وظایف خدمتکاری و رسم الجامشی و عرض پیشکش و ثغور تقدیم میرسانیدند)، فهرستها صورتهای مالیاتی
وظایف در فارسی، جمع وظیفه، خویشکارها رستادها جامگی ها جمع وظیفه: وظیفه ها: (وظایف خدمتکاری و رسم الجامشی و عرض پیشکش و ثغور تقدیم میرسانیدند)، فهرستها صورتهای مالیاتی