جدول جو
جدول جو

معنی ورینا - جستجوی لغت در جدول جو

ورینا
زمان پشم چینی گوسفند، زمان بریدن و قطع کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساورینا
تصویر ساورینا
(دخترانه)
امید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وریا
تصویر وریا
(پسرانه)
هوشیار، زرنگ، باهوش (نگارش کردی: وریا)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آشورینا
تصویر آشورینا
(دخترانه)
برهم زننده، تغییر دهنده، منسوب به آشور، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آتورینا
تصویر آتورینا
(دخترانه)
متحول کننده، تغییر دهنده، مشتق از واژه آشور که با گذشت زمان ش به ت تبدیل شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از اورینا
تصویر اورینا
(دخترانه)
در اساطیر یونان، الهه آسمانها و حامی عشق آسمانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آدورینا
تصویر آدورینا
(دخترانه)
آدور، مأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، یاری دهنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
(پسرانه)
برنا جوان، برنا، خوب و نیک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرینا
تصویر فرینا
(دخترانه)
با شکوه، شکوهمند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آرینا
تصویر آرینا
(دخترانه)
آریایی نژاد، از نسل آریایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
برنا، جوان
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
این کلمه را امروءالقیس در شعر خود آورده است و احتمال میرود عربی نباشد. (از المعرب جوالیقی).
- أبومرینا، یک قسم ماهی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
- بنومرینا، گروهی اند از اهل حیره. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(طَ)
به یونانی سرمق است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(وِ)
بالا و پائین،. دهی جزودهستان پشت گدار بخش حومه شهرستان محلات، در 18 هزارگزی باختری راه شوسۀ قم به اصفهان. سکنۀ آن 1500 تن و آب آن از قنات تأمین می شود و محصول آنجا غلات، بنشن، صیفی، انگور، میوجات، بادام و صنایع دستی آن قالی بافی است. دارای دبستان است. مزرعۀ قلعه مالگا، لنجه جزو این ده است. راه آن مالرو و از طریق دودهک و خورهه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(وَرْ)
چکش آهنی بزرگ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تِ ءُ دُ رِ)
ملقب به ’آته’ فیلسوف یونانی در اواخر قرن چهارم میلادی شاگرد وجانشین ’اریستیپ’ بود
لغت نامه دهخدا
الهۀ یکی از چشمه سارها و یکی از جنگل های مقدس واقع در ساحل راست رود تیبر، در دامنۀ جانیکول بوده، منشاء ستایش و شریعت او مبهم و نامعلوم است، در دورۀ جمهوری او را یکی از فوریها می پنداشتند ولی ستایشگاه او به تدریج از رونق افتاد و شامیها یا سوری ها رسوم مخصوص به خود را در آنجا رواج دادند، (از فرهنگ اساطیر یونان و رم تألیف پیر گریمال ترجمه بهمنش ج 1 ص 323)، رجوع به فوری شود
لغت نامه دهخدا
(رِ فُ سِ)
نام حکیمی یونانی که در زبانهای اروپائی آریستیپ سیرنی نامیده می شود (حدود 435- 366 قبل از میلاد).
لغت نامه دهخدا
تصویری از قرینا
تصویر قرینا
لوبیا: از گیاهان ژاژک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
جوان برنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورنا
تصویر ورنا
((وَ))
برنا، جوان
فرهنگ فارسی معین
بینا بیننده
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع راستوپی قائم شهر، برنده
فرهنگ گویش مازندرانی