جدول جو
جدول جو

معنی ورپوشه - جستجوی لغت در جدول جو

ورپوشه
چادر، مقنعه، روسری زنان
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
فرهنگ فارسی عمید
ورپوشه
روسری زنان چادرمقنعه
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
فرهنگ لغت هوشیار
ورپوشه
((وَ. شَ یا ش))
روسری زنان، مقنعه
تصویری از ورپوشه
تصویر ورپوشه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روپوشه
تصویر روپوشه
روبنده چادر
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بر سر دیگ کماجدان کاسه خم و جز آن گذارند تا محتوی آن محفوظ ماند، مقنعه زنان سر انداز. یا سر پوش از سر طبق برداشتن، از روی طبق سرپوش را بر کنار کردن، سری را فاش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرپوشه
تصویر سرپوشه
سرپوش، آنکه اسرار کسی را حفظ کند و به دیگران نگوید، رازدار، رازنگهدار، پارچه ای که زنان با آن سر خود را بپوشانند، آنچه بالای چیزی بگذارند که روی آن پوشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورپوشنه
تصویر ورپوشنه
ورپوشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روپوشه
تصویر روپوشه
((ش))
چادر، روبنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روپوشه
تصویر روپوشه
روپوش، روبنده، چادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وپوشه
تصویر وپوشه
چادر، مقنعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرطوشه
تصویر خرطوشه
دانه فشنگ یک فشنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرپوشنه
تصویر سرپوشنه
سرپوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرپوشنه
تصویر سرپوشنه
سرپوش، آنکه اسرار کسی را حفظ کند و به دیگران نگوید، رازدار، رازنگهدار، پارچه ای که زنان با آن سر خود را بپوشانند، آنچه بالای چیزی بگذارند که روی آن پوشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کرپاشه
تصویر کرپاشه
مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وردوکه
تصویر وردوکه
خانه ای که باچوب و علف پوشیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورگوشی
تصویر ورگوشی
گوشوری که بگردن رسد: شنف ورگوشی (السامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ونوشه
تصویر ونوشه
(دخترانه)
در گویش مازندران گل بنفشه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از وریشه
تصویر وریشه
(دخترانه)
درخشش، برق (نگارش کردی: وریشه)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ربوشه
تصویر ربوشه
سرپوش زنان مقنعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روپوش
تصویر روپوش
هر چیزی که روی چیز دیگر را بپوشاند، پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رفوشه
تصویر رفوشه
بازی و مسخرگی و ظرافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرپوش
تصویر زرپوش
زردوزی شده (جامه)، یا زرپوش اطلس جامه زرکش که جنس آن اطلس باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بر سر دیگ کماجدان کاسه خم و جز آن گذارند تا محتوی آن محفوظ ماند، مقنعه زنان سر انداز. یا سر پوش از سر طبق برداشتن، از روی طبق سرپوش را بر کنار کردن، سری را فاش کردن، آنکه سر دیگری را نگاه دارد رازدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرپوش
تصویر سرپوش
آنکه اسرار کسی را حفظ کند و به دیگران نگوید، رازدار، رازنگهدار
پارچه ای که زنان با آن سر خود را بپوشانند، آنچه بالای چیزی بگذارند که روی آن پوشیده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روپوش
تصویر روپوش
آنچه روی چیزی را می پوشاند، هرچه که با آن روی کسی یا چیزی را می پوشانند، بالاپوش، پرده، جامۀ ساده و بلندی که بر روی لباس های دیگر بر تن می کنند مثلاً روپوش پزشکان، روپوش پرستاران، روپوش شاگردان مدرسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ربوشه
تصویر ربوشه
روپوشه، روپوش، روبنده، چادر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رفوشه
تصویر رفوشه
بازی، شوخی، مسخرگی، گناه، عصیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروشه
تصویر فروشه
بلغور، گندمی که آن را در دستاس بریزند و بگردانند که خرد شود اما آرد نشود، گندم نیم کوفته، دانۀ نیم کوبیده، برغول، افشه، فروشک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورگوش
تصویر ورگوش
گوشوارۀ بلندی که تا روی دوش می رسد، گوشواره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کروشه
تصویر کروشه
فرانسوی چنگله: نوعی پرانتز بشکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وروره
تصویر وروره
ورور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورگوش
تصویر ورگوش
گوشواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ربوشه
تصویر ربوشه
((رُ ش))
سرپوش زنان، مقنعه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از روپوش
تصویر روپوش
نوعی لباس بلند و گشاد که روی لباس پوشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرپوش
تصویر سرپوش
آن چه بر سر دیگ، کاسه و مانند آن گذارند تا محتوی آن محفوظ بماند، مقنعه زنان، سرانداز
فرهنگ فارسی معین