جدول جو
جدول جو

معنی ورپلغیدن - جستجوی لغت در جدول جو

ورپلغیدن
((وَ. پُ دَ))
بیرون زدن، از جای خود بیرون آمدن
تصویری از ورپلغیدن
تصویر ورپلغیدن
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

بیرون زدن از جای خود بیرون آمدن (مثل بیرون آمدن چشم از حدقه و مانند آن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورقلپیدن
تصویر ورقلپیدن
ورپلغیدن
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون زدن از جای خود بیرون آمدن (مثل بیرون آمدن چشم از حدقه و مانند آن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ور پلغیده
تصویر ور پلغیده
چیز بیرون زده از جای خود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورپریدن
تصویر ورپریدن
به مرگ ناگهانی از دنیا رفتن، جوان مرگ شدن، بیشتر دربارۀ کودکان استعمال می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورپریدن
تصویر ورپریدن
جوان و سالم مردن، بطور نا منتظره مردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورپریدن
تصویر ورپریدن
((~. پَ دَ))
دچار مرگ ناگهانی شدن
فرهنگ فارسی معین
بیرون زدن چیزی از جای خود چون چشم در بعضی بیماریها بیرون جستن بر آمدن بر جستن بیرون خزیدن جحظ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلغیدن
تصویر پلغیدن
پلغ پلغ زدن مایعی غلیظ در حال جوشیدن میان دیگ، بیرون جستن یا بیرون آمدن چیزی از جای خود یا از حد طبیعی خود مانند برآمدگی و برجستگی چشم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلغیدن
تصویر پلغیدن
((پُ لُ دَ))
بیرون زدن چیزی از حد طبیعی، مانند برآمدگی چشم، صدای جوشیدن آب
فرهنگ فارسی معین