- وذره (وَ رَ)
پارۀ گوشت. (مهذب الاسماء). پارچۀ گوشت بی استخوان یا گوشت پارۀ گرد و پهن بریده. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به وذره شود، تلاق زن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ج، وذر، وذر. (منتهی الارب) (آنندراج) ، لب. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج) : وذرتان، دو لب. ابوحاتم گویدوذرتان دو قطعه گوشت است که دو لب به آنها تشبیه شده است. (منتهی الارب) ، کنایه از کیر و سرکیر، یا ابن شامه الوذره، دشنام است و آن کنایه از کیر و سرکیر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : یابن شامهالوذره، یعنی زانیه و زن بدکار. (اقرب الموارد). کلمه فحش است مر تازیان را. (ناظم الاطباء)
