رذایل. جمع واژۀ رذیله. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ رذیله، به معنی ناکسی وفرومایگی. (آنندراج). رجوع به رذایل و رذیله شود. - ام الرذائل، کنایه از جهل و نادانی است، مقابل ام الفضائل، که کنایه از علم و دانایی است. (آنندراج)
رذایل. جَمعِ واژۀ رَذیله. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ رذیله، به معنی ناکسی وفرومایگی. (آنندراج). رجوع به رذایل و رذیله شود. - ام الرذائل، کنایه از جهل و نادانی است، مقابل ام الفضائل، که کنایه از علم و دانایی است. (آنندراج)
جمع واژۀ وذیمه. هدیۀ خانه کعبه. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وذیمه شود، اموال که در آن نذرها باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
جَمعِ واژۀ وذیمه. هدیۀ خانه کعبه. (آنندراج) (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به وذیمه شود، اموال که در آن نذرها باشد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
قبیله ای است از عرب. (از لباب الالباب نقل ازغیاث). و قدیجعل اسماً للقبیله فلایصرف. (تاج العروس). شعبه ای از قبیلۀ بنی رکب منشعب از بنی اشعر. (تاریخ قم ص 283). رجوع به بنو وائل و عیون الاخبار شود
قبیله ای است از عرب. (از لباب الالباب نقل ازغیاث). و قدیجعل اسماً للقبیله فلایصرف. (تاج العروس). شعبه ای از قبیلۀ بنی رکب منشعب از بنی اشعر. (تاریخ قم ص 283). رجوع به بنو وائل و عیون الاخبار شود