- وحن
- سنگلاخ
معنی وحن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گل لیز
کلانشکمی، نابودی، خوار گشت
آهنگ، نوا
شهوت
میانسرا
میهن
آهنگ، سنگینی
رفتار کند
پرداخت چوب، شکستن سنگ، گروه انبوه، پناه پناهجای سر پناه پناهگاه
بارکردن بارگیری، پرکردن، دوراندن کینه ورزی
سرای و ساحت آن، وسط حیات
خواری، توهین، ضعف، سستی
نیاز، حاجت
خواب کوتاه، چرت
خواب کوتاه، چرت
کثافت، نجاست، جسامت و هنگفتی
ظرف بزرگ چینی یا سرامیکی در حمام برای شستن بدن در آن
مانند، نظیر، بان مثلاً پلوان، گله وان، دروان، دشتوان
مانند، نظیر، بان مثلاً پلوان، گله وان، دروان، دشتوان
میزان سنگینی چیزی، کنایه از ارزش و اعتبار، در علوم ادبی آهنگ و تناسب کلام، در موسیقی ریتم
آنچه از جانب خداوند بر پیغمبران الهام شود، آنچه از جانب غیرخدا به کسی الهام شود مثلاً وحی شیطان
وحی منزل: پیامی که از جانب خداوند به پیغمبر رسیده باشد
وحی منزل: پیامی که از جانب خداوند به پیغمبر رسیده باشد
آرد کردن گندم یا دانۀ دیگر، آرد کردن، جویدن
محنت ها، بلاها، سختی ها، رنج ها، جمع واژۀ محنت
آلوده، آنکه یا آنچه به چیزی پاک یا ناپاک آغشته شده
وسط حیاط، میان خانه، ساحت خانه و سرا، قدح، کاسۀ بزرگ
آواز خوش، جمع لحون، فحوای کلام، در موسیقی آهنگ کلام
محل اقامت شخص و جایی که در آن متولد شده و پرورش یافته، میهن، زادبوم
شوکران از گیاهان آرد کردن، گرد گردیدن مار آرد
گیاهی است از رده دو لپه ییهای پیوسته گلبرگ که سر دسته تیره خاصی بنام تیره کحن ها میباشد. گیاهی است پایا که دارای برخی گونه های درختچه یی شکل است. برگها یش متناوب و گلها یش آبی است که در انتهای ساقه قرار دارند. این گیاه در اکثر نواحی بحرالرومی و شمال افریقا میروید و از برگها یش چوشانده ای که خاصیت لینت دارد تهیه میکنند. بهمین مناسبت گیاه مزبور را بنام سنای شهری نیز میخوانند سنای بلدی سنای شهری عینون غسله کحلی کحء سلیس زرقا مینای آسمانی غنوم سریجه
آواز خوش و موزون، آهنگ
بلاها، آزمایشها، اندوه ها
ظرفی بزرگ که در حمام می گذارند و برای شستشوی بدن و یا برای آب تنی بکار میرود
بت فغ، فغ بت: (بوستان گوییی بتخانه فرخار شدست مرغکان چونشمن و گلبنکان چون وثنا) (منوچهری)
اشاره و پیغام نامه
ویار، آوای بال، گرم چون شب یا روز ویار و اشتهای شدید زنان باردار بنوعی خوراکی یا مواد دیگر، خواهان جماع شدن
گل و لای، منجلاب
گیسوی کمند، گیاه سیراب، پرپر