جدول جو
جدول جو

معنی وتده - جستجوی لغت در جدول جو

وتده
(وَ تِ دَ)
جایی است در دربند یا بدهنا و آن را شبی است که در آن شب بنی تمیم بر بنی عامر بن صعصعه شبیخون زدند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رجوع به معجم البلدان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ونده
تصویر ونده
ترتیزک، گیاهی یک ساله با برگ های بیضوی و طعم تند و تیز که جزء سبزی های خوردنی مصرف می شود. دارای ید، آهن و فسفات و ضد اسکوربوت است، شاهی، ککژه، ککش، کیکر، کیکیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ورده
تصویر ورده
برجی که کبوتران در آن خانه کرده باشند، کبوترخانه، چوبی که کبوتربازان به دست می گیرند و با آن کبوتر می پرانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توده
تصویر توده
تل، پشته، هر چیزی که روی هم ریخته و کوت کرده باشند مثلاً تودۀ هیزم، تودۀ غله، تودۀ خاکستر، عامه و انبوه مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وهده
تصویر وهده
زمین پست، گودال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستده
تصویر ستده
ستانده، گرفته، دریافت شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از وعده
تصویر وعده
نوید، قول، قرار، خبر خوش دربارۀ آینده، مژده
فرهنگ فارسی عمید
استخوان شب پره استخوان شب پره را گویند که یکی از استخونانهای فرد جمجمه است که قسمتی از او کف جمجمه را در قسمت میانی بوجود می آورد این استخوان درطرف جلو با استخون پیشانی و در طرف عقب با استخوانهای گیجگاه و پشت سری یکی میشود. استخوان وتدی بشکل خفاشی است که بالهایش را گسترده باشد و دارای یک قسمت میانی بنام تنه است که از آن در هر طرف سه زایده مجزا میشود از این زواید دو عدد متوجه طرفین شده بالهای بزرگ و کوچک استخوان را میسازند و زایده سوم بطور عمودی بپایین امتداد مییابد و زایده رجلی را تشکیل میدهد در سطح فوقانی تنه در قسمت وسط فرو رفتگی وجود دارد بنام زین ترکی که در آن غده هیپوفیر قرار میگیرد. استخوان شب پره استخوان خفاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحده
تصویر وحده
وحدت در فارسی ایواکی یگانگی
فرهنگ لغت هوشیار
برج (مطلقا) بارو، برج کبوتر (خصوصا) کبوتر خان، چوبی که کبوتر بازان در دست گیرند و بوسیله آن کبوتر را بپرواز در آرند
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده نویدنش پشت پتیست نوید نویذ (در لغت فرس برابر با آگهی دادن و خرام آمده است) فردوسی آن را برابر با (وعد) به کار برده به دیدار تو داده ایمش نوید زما بازگشت است دل پرامید گرگانی نیز آن را با همین مانک به کار برده فراق دوست سر تا سر امید است ز روز خرمی دل را نوید است دیسیات دسیاد نویده مژده، یا وعده و و عید وعد و عید، عهد پیمان: (سخن وی حق وعده وی راست)، قول قرار: گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم وعده ه زحد بشد و مانه دودیدیم و نه یک. (حافظ)، دفعه مرتبه بار: (عبدل گویا روزی سی شاهی مزد میگیرد) توضیح وعده بر وزن حمله در اصل (وعد) بر وزن حمل است ولی آنرا شعرا نیز دراشعار خود بکار برده اند ناصر خسرو گوید: مر مرا شکر چسان وعده کنی گرت سنگ است ای پسر در آستین. (نداب) یا راست کردن وعده. بقول و قرار خودکاملا عمل کردن: (صدق در سنت راست گفت و راست کردن وعده باشد)
فرهنگ لغت هوشیار
وهده در پارسی پسته زمین نشیب زمین گود دره جای مطمئن و هموار، جمع وهد، زمین پست و هموار، جمع وهاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ونده
تصویر ونده
تره تیزک: ... و زتره هاوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستده
تصویر ستده
گرفته اخذ شده دریافت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توده
تصویر توده
بمعنی عام و انبوه مردم کوت و رویهم ریخته شده، پشته و تل
فرهنگ لغت هوشیار
اصل بنا شالده ماده، بصورت پسوند آید بمعنی فوق خانواده کدواده کواده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وعده
تصویر وعده
((وَ د))
نوید، قول، قرار، پیمان، در فارسی به معنای دفعه، مرتبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وقده
تصویر وقده
((وَ دَ))
گرمای سخت، حرارت سوزان، یک باره شعله ور شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واده
تصویر واده
((دِ))
اصل، بنا، شالوده، به صورت پسوند آید به معنی فوق، خانواده، کواده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توده
تصویر توده
((دِ))
هر چیز روی هم ریخته، انبوه خلق، جمعیت مردم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از وهده
تصویر وهده
((وَ دِ))
زمین پست و هموار، جمع وهاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توده
تصویر توده
جماعت، ملت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از وعده
تصویر وعده
Promise
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وعده
تصویر وعده
promesse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وعده
تصویر وعده
Versprechen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وعده
تصویر وعده
প্রতিশ্রুতি
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از وعده
تصویر وعده
वादा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وعده
تصویر وعده
promessa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وعده
تصویر وعده
обещание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وعده
تصویر وعده
belofte
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وعده
تصویر وعده
обіцянка
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وعده
تصویر وعده
obietnica
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وعده
تصویر وعده
promesa
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وعده
تصویر وعده
promessa
دیکشنری فارسی به پرتغالی