جدول جو
جدول جو

معنی وتایر - جستجوی لغت در جدول جو

وتایر(وَ یِ)
وتائر. جمع واژۀ وتیره. (منتهی الارب). رجوع به وتیره شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از وتار
تصویر وتار
(پسرانه)
مقاله، سخنرانی (نگارش کردی: وتار)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ستایر
تصویر ستایر
ستارهبرای مثال ستر است و ستایر و ستور است / بردار حجاب اگرچه نور است (شاه نعمت الله ولی - ۸۵۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تایر
تصویر تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل، موتور سیکلت، دوچرخه و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
(وَ ءِ)
جمع واژۀ وتیره بر وزن سفینه. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به وتیره شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
جمع واژۀ وتیره. (منتهی الارب). گل سفید. (مهذب الاسماء). رجوع به وتیره شود
لغت نامه دهخدا
(وَتْ تا)
زه تاب. (دهار) (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(فَسْوْ)
مواتره. (منتهی الارب). در پی یکدیگر شدن، یک روز یا دو روز در میان روزه داشتن، نامه و خبر در پی یکدیگر فرستادن یکان یکان با مهلت. (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به مواتره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تایر
تصویر تایر
لاستیک رویی چرخ اتومبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تایر
تصویر تایر
((یِ))
طایر، لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه
فرهنگ فارسی معین
حلقه لاستیک، طایر، لاستیک چرخ
متضاد: رنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
همراهی در مرثیه خوانی
فرهنگ گویش مازندرانی