- وبی
- وبا خیز، مرض خیز: (بقعتی نیست نزه تر از گرگان و طبرستان اما سخت و بی است)
معنی وبی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی کار سخت و دشوار، سخت، وخیم، دشوار
کدین گازر کدنگ، پشته هیزم، خوراک سنگین، سخت دشوار، دستوار کلفت دشوار سخت وخیم
وبی در فارسی ریتاکخیز
فرانسوی یا کند (یا قوت)
منسوب به جوب جویی، حقی که به دشتبان بابت زراعت محصولات کنار جوی دهند
زیبائی، جمال، سرسبزی
درختی در بهشت، برای مثال به باغی در او سایۀ شاخ طوبی / به باغی در او چشمۀ آب کوثر (فرخی - ۵۴)
خوشا
خوشا
ویژگی چیزی که از چوب ساخته شود، ویژگی آنکه یا آنچه مانند چوب خشک باشد
مقابل بدی، خوب بودن، پسندیده بودن، نیکویی، زیبایی
نام درختی است در بهشت
اهل نوبه از مردم نوبه: مجاهد میگوید که لقمان بنده ای بود نوبی گوشهایش سوراخ کرده
نیک بودن، پسندیده بودن، زیبایی، جمال
خیر و خوشی، سعادت، بهشت، نام درختی در بهشت
Wood, Wooden
Goodness
деревянный
доброта
aus Holz
дерев'яний
доброта
drewniany
dobroć
bondade
de madeira
di legno
de madera
bondad