- واگذارنده
- کسی که چیزی را به دیگری می دهد و در اختیار او می گذارد
معنی واگذارنده - جستجوی لغت در جدول جو
- واگذارنده
- تفویض کننده، ترک کننده، بعهده کسی تحویل کننده محول، کسی که چیزی را می فروشد و بدیگری می دهد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تسلیم کرده، ترک کرده، حواله کردنه بعهده کسی انداخته
Assignor
cedente
цедент
Abtretender
प्रत्यायक
অর্পণকারী
mhamishaji
pemberi tugas
ผู้มอบหมาย
موكّلٌ
تفویض کنندہ
واگذار کردن، تسلیم کردن، چیزی را در اختیار کسی گذاشتن
ترک کردن، ول کردن
ترک کردن، ول کردن
آنچه که نگذردظنکه عبورنکند، سپری ناشونده باقی: واجب آید که بقا زنده نامیرنده که آن نفس است وعقل است بقا سرمدی باشد ناگذرنده. {مقابل گذرنده
تسلیم کردن تفویض کردن، ترک کردن فرو گذار کردن: (... یا فروگذاشت کنم یا واگذارم چیزی را ازآنها که بر نفس خود پیمان گرفته ام... ایمان نیاورده ام بقرآن بزرگ)، حوله کردن بعهده کسی انداختن: (و کار بخدا واگذارده)
کسی که چیزی را در جایی بگذارد
عبور دهنده گذارننده، عبور کننده گذرنده: یکی جادوی بود نامش ستوه گذارنده راه و نهفته پژوه. (دقیقی)، سوراخ کننده شکافنده: بنیزه گذارنده کوه آهن بحمله رباینده باد صرصر. (فرخی)