- والدین
- پدر و مادر
معنی والدین - جستجوی لغت در جدول جو
- والدین
- جمع والد، زاینیتاران، زی آوران
- والدین ((ل دَ))
- تثنیه والد، پدر و مادر
- والدین
- پدر و مادر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بالیدن، نمو کردن، فخر کردن
نموکردن رشد کردن، فخرکردن مباهات کردن
فرانسوی زیبا پونه خار گوله (گویش گیلکی) خارگله گربه گیا سنبل الطیب
جمع واجد، دارندگان توانگران دوستاران توانایان جمع واجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعت این قاعده نکنند)
چوبی کمه دو سر آن باریک و میانش ضخیم است و خمیر نان را بوسیله آن تنک سازند، جمع وارد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : (... اخبار واردین بمسامع امرا عظام رسید)
افتخار کردن، رشد کردن
نمو کردن نشو و نما کردن رشد کردن، فخر کردن مباهات کردن
رقاصه، رقصنده باله
جمع راشد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) راشدون: خلفای راشدین
نوعی ماهی دریائی است از نوع (آلوز) شبیه به شاه ماهی ولی کوچکتر از آن بطول نزدیک به 52 صدم گز، موسم صید آن از خرداد تا آبان است
دو ارش، دو بازو، دو بازو بند دو ساعد دو بازو، دو بازو بند
جمع ساجد، فروتنان نگونیگران جمع ساجد در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع جاحد
جمع جالس، نشستگان
جمع حاسد
فرانسوی روغنک ماده ایست که در روغنهای چرب مانند روغن زیتون و پیه و چربی وجود دارد
پنبه را از پنبه دانه جدا کردن، پنبه زدن
زاری کردن از درد یا از سوز دل، ناله کردن
رشد کردن، نمو کردن، بزرگ شدن، کوالیدن، گوالیدن
تناور گشتن
فخر کردن
تناور گشتن
فخر کردن
ظالم ها، ستمگران، بیدادگران، جباران، ظلّام، ظلمه، جمع واژۀ ظالم
خلفای راشدین، چهار خلیفۀ بعد از پیامبر اسلام (ابوبکر، عمر، عثمان و علی)، خلفای اربعه
غلتیدن، برای مثال روز و شب در نعمتش غالیدن است / پس ز کفران هر نفس نالیدن است (مولوی - لغت نامه - غالیدن) ، از یک پهلو به پهلوی دیگر گردانیدن، غلتانیدن، برای مثال آهو مر جفت را بغالد بر خوید / عاشق معشوق را به باغ بغالید (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۶) ، مالیدن
گیاهی بیابانی با برگ های دراز خوش بو، گل های ریز، ساقۀ سخت و ریشه سخت شبیه مامیران که در طب به کار می رود و خواص آن شبیه سنبل الطیب است، نردین، سنبل رومی
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
جمع در حالت نصبی و جری (ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع طالب، خواستاران، دانشجویان، جمع طالبی به معنای وابستگان امام علی (ع)
ستمکار ستمگر مردم آزار جمع ظلام ظلمه ظالمون ظالمین، جمع ظالم، ستمگران گرداسان
پرستنده پرستش کننده خدا عبادت کننده جمع عبده عباد عابدون عابدین. توضیح برای فرق آن از زاهد و عارف