تثنیۀ وافد. دو تندی رخسار که هنگام خاییدن بلند شود و در پیری زایل گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به وافد شود
تثنیۀ وافد. دو تندی رخسار که هنگام خاییدن بلند شود و در پیری زایل گردد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به وافد شود
صیغۀ تثنیه، در حالت نصبی و جری. پدر و مادر. (ناظم الاطباء). ابوین. ابوان. والدان. باب و مام. اب و ام. بابا و ماما: دو کف کافی او والدین مکرمتند ازین و آن کرم و جود بی قیاس ولد. سوزنی. بهر دل والدین بستۀ شروان شدن پیش در اهل بیت ماتم عم داشتن. خاقانی. ابر رحمت بر تو باران سال و ماه روح و راحت بر روان والدین. سعدی
صیغۀ تثنیه، در حالت نصبی و جری. پدر و مادر. (ناظم الاطباء). ابوین. ابوان. والدان. باب و مام. اب و ام. بابا و ماما: دو کف کافی او والدین مکرمتند ازین و آن کرم و جود بی قیاس ولد. سوزنی. بهر دل والدین بستۀ شروان شدن پیش در اهل بیت ماتم عم داشتن. خاقانی. ابر رحمت بر تو باران سال و ماه روح و راحت بر روان والدین. سعدی