جدول جو
جدول جو

معنی والاتبار - جستجوی لغت در جدول جو

والاتبار
والانژاد، نجیب زاده، دارای اصل ونصب عالی
تصویری از والاتبار
تصویر والاتبار
فرهنگ فارسی عمید
والاتبار
(تَ)
عالی نسب. والانژاد. نسیب. بزرگزاد. نجیب زاده. که تباری عالی و والا دارد
لغت نامه دهخدا
والاتبار
دارای اصل و نسب عالی والانژاد نجیب زاده
تصویری از والاتبار
تصویر والاتبار
فرهنگ لغت هوشیار
والاتبار
((تَ))
دارای اصل و نسب، نجیب زاده
تصویری از والاتبار
تصویر والاتبار
فرهنگ فارسی معین
والاتبار
شریف نسب، گهری، نجیب زاده، نجیب، والانسب، والاگهر، والانژاد
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از والاتر
تصویر والاتر
بالاتر، بلندتر
فرهنگ فارسی عمید
(بُلْ اَ)
رجوع به ابوالاخبار شود
لغت نامه دهخدا
نام کرانه ای است در نیجریه واقع بین مصب نیجریه و کامرون
لغت نامه دهخدا
قسمتی از جنوب غربی هندوستان که در حدود 4758000 تن سکنه دارد که یک سوم آن را مسلمانها تشکیل میدهند، مرکز آن کالیکوت است، (از بریتانیکا و لاروس)
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ / دِ)
از عالم دیباباف، (آنندراج)، بافندۀ والا، که والا بافد:
یار والاباف کسب و کار من سودای اوست
قیمت هر کس به قدر همت والای اوست،
سیفی (از آنندراج)،
رجوع به والا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از والاتباری
تصویر والاتباری
والانژادی بلند مرتبه
فرهنگ لغت هوشیار
بافنده والا (یار والاباف کسب و کار من سودای اوست قیمت هرکس بقدر همت والای اوست) (سیفی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالاجبار
تصویر بالاجبار
به ناچار
فرهنگ واژه فارسی سره
اجباری، اجبار
فرهنگ واژه مترادف متضاد