جدول جو
جدول جو

معنی واعظون - جستجوی لغت در جدول جو

واعظون
(عِ)
جمع واعظ است در حالت رفعی. رجوع به واعظ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واژگون
تصویر واژگون
سرنگون، برگشته، وارون، کنایه از دارای نامبارکی، شوم مثلاً بخت واژگون،
از کار برکنار شده معزول
واژگون شدن: وارونه شدن، کنایه از از دست دادن قدرت و حکومت، سقوط کردن مثلاً سلسلۀ زندیه توسط آغامحمدخان قاجار واژگون شد
فرهنگ فارسی عمید
(فِ)
حافظین. جمع واژۀ حافظ، فرشتگان نگهبان و نویسندگان اعمال
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ والد، در حالت رفعی. رجوع به والد شود
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واژۀ قاعد در حالت رفعی. رجوع به قاعد شود
لغت نامه دهخدا
صورتی از نام قوم باسق یا باسک، این قوم در دو طرف سلسله جبال پیرنه غربی میزیسته اند و بسیار جنگجو بوده اند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(عِ)
جمع واعظ است در حالت نصبی و جری. رجوع به واعظ شود
لغت نامه دهخدا
جمع وارد، برای خرد داران (ذو العقول) درآیندگان پیشروان از راه رسیدگان دلیران
فرهنگ لغت هوشیار
جمع واعظ، پند بدان اندرز گویان جمع (عربی) واعظ در حالت نصبی وجری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واحدون
تصویر واحدون
جمع واحد، تک ها یکان ها یگانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
سرنگون، برگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
برگشته، سرنگون، بخت برگشته، شوم، نامبارک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
معکوس، برعکس، ساقط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
انقلبت
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
Crashing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
s'écraser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
abstürzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
התנגשויות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
batendo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
estrellarse
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
rozbijający
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
рушащийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
ٹکرا رہا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
กระแทก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
menghancurkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
激しく衝突する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
neerstortend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
崩溃的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
kugonga
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
충돌하는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
çarpan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
руйнуючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
दुर्घटनाग्रस्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
schiantarsi
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از واژگون
تصویر واژگون
ধাক্কা
دیکشنری فارسی به بنگالی