جدول جو
جدول جو

معنی واستریوشی - جستجوی لغت در جدول جو

واستریوشی
کشاورزی، (خرده اوستا ص 132)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از واستریوش
تصویر واستریوش
کشاورز، کشتکار، دهقان
برزگر، زارع، فلّاح، ورزگر، برزکار، بزرکار، برزیگر، برزه گر، گیاه کار، حرّاث، حارث، بازیار، کدیور، ورزگار، ورزکار، ورزه، ورزی، کشورز، کشتبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از واستریوشان
تصویر واستریوشان
طبقۀ در ایران باستان، یکی از چهار طبقۀ مردم، کشاورزان، روستاییان
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
طبقۀ کشاورز در عهد ساسانیان که یکی از چهار طبقۀ مردم آن زمان بوده است. (ایران در زمان ساسانیان ص 118). و رجوع به استریوشان سالار شود. والخامس (الخامس من مراتب فرس) ’هو تخشه بذ’ تفسیره حافظ کل من یکدّ بیدیه کالمهنه والفلاحین والتجار، غیرهم و رئیسهم و منهم یسمیه ’واستریوش’ و کان هؤلاء المعتبرین الملک و القوام به والوسائط بین الملک و بین رعیته. (التنبیه والاشراف مسعودی، از امثال و حکم دهخدا ج 3 ص 1669)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
واستریوش. (فرهنگ فارسی معین). کشاورز، و آن یکی از طبقات چهارگانه عهد ساسانی به شمار میرفته. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
کشاورز و آن یکی از طبقات چهار گانه عهد ساسانی بشمار میرفته، جمع واستریوشان
فرهنگ لغت هوشیار
کشاورز و آن یکی از طبقات چهار گانه عهد ساسانی بشمار میرفته، جمع واستریوشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واستریوش
تصویر واستریوش
((تَ))
کشاورز و آن یکی از طبقات چهارگانه عهد ساسانی به شمار می رفته، جمع واستریوشان
فرهنگ فارسی معین