کاردان بودن، دانندگی و بینایی در کار، برای مثال بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تایید آسمانی نیست (سعدی - ۸۴)، دورۀ تحصیلات دانشگاهی دوساله، فوق دیپلم
کاردان بودن، دانندگی و بینایی در کار، برای مِثال بخت و دولت به کاردانی نیست / جز به تایید آسمانی نیست (سعدی - ۸۴)، دورۀ تحصیلات دانشگاهی دوساله، فوق دیپلم
یوم واردات، وقعه ای است بین بکر و تغلب و در آن بحیربن الحارث بن عیادبن مره کشته شد و مهلهل درباره آن گفته است: الیلتنا بذی حسم انیری اذا انت انقضیت فلاتحوری فان یک بالذنائب طال لیلی فقد ابکی من اللیل القصیر فانی قد ترکت بواردات بحیراً فی دم مثل العبیر. هتکت به بیوت بنی عباد و بعض الغشم اشفی للصدور و ابن مقبل آورده است. و نحن القائدون بواردات ضباب الموت حتی ینجلینا. (معجم البلدان). ورجوع به مجمع الامثال میدانی و عقدالفرید ج 6 ص 74 شود
یوم واردات، وقعه ای است بین بکر و تغلب و در آن بحیربن الحارث بن عیادبن مُرَه کشته شد و مهلهل درباره آن گفته است: اَلیلتنا بذی حُسم انیری اذا انت انقضیت فلاتحوری فان یک بالذنائب طال لیلی فقد ابکی من اللیل القصیر فانی قد ترکت بواردات بحیراً فی دم مثل العبیر. هتکت ُ به بیوت بنی عباد و بعض الغشم اشفی للصدور و ابن مقبل آورده است. و نحن القائدون بواردات ضباب الموت حتی ینجلینا. (معجم البلدان). ورجوع به مجمع الامثال میدانی و عقدالفرید ج 6 ص 74 شود
جمع واژۀ وارده و وارد. رجوع به وارده و وارد شود، اصطلاحی است اقتصادی در برابر صادرات یعنی کالاهایی که از ممالک دیگر به کشور آید. متاعی که از خارج کشور آرند. هر چیزی که از خارج داخل گردد. (ناظم الاطباء) ، حاصل و محصول. خراج و آنچه در خزانۀ دولت داخل گردد، سرگذشت و اتفاق وواقعات و حادثات. (ناظم الاطباء) ، از نظر عرفانی آنچه در دل صوفی درآید از اموری که بر دیگران پوشیده است. (از یادداشتهای مؤلف) : گشاید دری بر دل از واردات فشاند سر دست بر کائنات. سعدی (بوستان). رجوع به وارد شود
جَمعِ واژۀ وارده و وارد. رجوع به وارده و وارد شود، اصطلاحی است اقتصادی در برابر صادرات یعنی کالاهایی که از ممالک دیگر به کشور آید. متاعی که از خارج کشور آرند. هر چیزی که از خارج داخل گردد. (ناظم الاطباء) ، حاصل و محصول. خراج و آنچه در خزانۀ دولت داخل گردد، سرگذشت و اتفاق وواقعات و حادثات. (ناظم الاطباء) ، از نظر عرفانی آنچه در دل صوفی درآید از اموری که بر دیگران پوشیده است. (از یادداشتهای مؤلف) : گشاید دری بر دل از واردات فشاند سر دست بر کائنات. سعدی (بوستان). رجوع به وارد شود
جایی است. (منتهی الارب). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا. (تاج العروس). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است. ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه آنها دارای درخت سمر است و وجه تسمیۀسمیرا، هم به این مناسبت است. (از معجم البلدان)
جایی است. (منتهی الارب). موضعی است در جانب چپ مکه هنگام رفتن به آنجا. (تاج العروس). معجم البلدان ابوعبید السکونی گفته است. ربائع در چپ و سمیرا و واردات در راست آن قرار دارند و همه آنها دارای درخت سَمُر است و وجه تسمیۀسمیرا، هم به این مناسبت است. (از معجم البلدان)