جدول جو
جدول جو

معنی کاردستی

کاردستی((دَ))
کالایی که با دست یا ابزارهای ساده دستی ساخته شده است
تصویری از کاردستی
تصویر کاردستی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با کاردستی

کاردستی

کاردستی
ماده ای از مواد درسی در آموزش گاهها که دانش آموزان را بیشتر با قسمتهای عملی و صناعی آشنا می سازد
فرهنگ لغت هوشیار

چاردستی

چاردستی
اصطلاح قمار. اصطلاحی در بازی ورق. قمار چارنفری. شرکت چار نفر در قمار با ورق. همبازی شدن چار نفر در قماری که بیش از چار نفر هم میتوانند در آن بازی شرکت کنند. چهار حریف در بعضی قمارها. چارتایی. چار نفری. چارحریفی. چار نفری بازی کردن
لغت نامه دهخدا

زبردستی

زبردستی
چالاکی، مهارت، توانایی، زورمندی، برای مِثال غم زیردستان بخور زینهار / بترس از زبردستی روزگار (سعدی۱ - ۶۴)
زبردستی
فرهنگ فارسی عمید