طرفداری. دوستی. علاقه. مساعدت. معاضدت. (یادداشت بخط مؤلف) : آن میل ها و هواخواهی ها که دیده آمده بود بنشست. (تاریخ بیهقی). از جانب وی همه راستی و یکدلی واعتقاد راست و هواخواهی بوده است. (تاریخ بیهقی). گر ببینی ز مرغ تا ماهی همه را باشد این هواخواهی. نظامی. گل کمر بسته در شهنشاهی خاک چون باد در هواخواهی. نظامی
طرفداری. دوستی. علاقه. مساعدت. معاضدت. (یادداشت بخط مؤلف) : آن میل ها و هواخواهی ها که دیده آمده بود بنشست. (تاریخ بیهقی). از جانب وی همه راستی و یکدلی واعتقاد راست و هواخواهی بوده است. (تاریخ بیهقی). گر ببینی ز مرغ تا ماهی همه را باشد این هواخواهی. نظامی. گل کمر بسته در شهنشاهی خاک چون باد در هواخواهی. نظامی