جدول جو
جدول جو

معنی هیهات - جستجوی لغت در جدول جو

هیهات
دور است
تصویری از هیهات
تصویر هیهات
فرهنگ لغت هوشیار
هیهات
((هَ))
اسم فعل به معنی، دور است، در فارسی به معنای حسرت، دریغ، دریغا
تصویری از هیهات
تصویر هیهات
فرهنگ فارسی معین
هیهات
در مقام افسوس و حسرت گفته می شود، دریغا، برای مثال مهر از تو توان برید هیهات / کس بر تو توان گزید حاشاک (سعدی۲ - ۶۲۵)، محال است، غیرممکن است، دور است
تصویری از هیهات
تصویر هیهات
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایهات
تصویر ایهات
دریغا که رفت دور شد بو گرفتن بویناکی گوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیئات
تصویر هیئات
هیئت ها، کیفیت ها، شکل ها و صور چیزها، حال ها، شکل ها، صورت ها، عده ها و دسته ای از مردم، جمع واژۀ هیئت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیهای
تصویر هیهای
هیاهو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیات
تصویر هیات
انجمن
فرهنگ واژه فارسی سره
شکل، پیکر، وضع طرز صورت ظاهر: باید که داعی برهیت جمیله باشد، مراد از هیات در کلمات شیخ اشراق همان عرض است در کلمات فلاسفه مشا. ناصرخسرو گوید: اماهیات آن است که اشخاص بدان ازیکدیگر جداشوند خاصه اندر مردم باآنکه بصورت همه یکی اند. یا هیات ظلمانیه. مراد اعراض جسمانی است که مقولات نه گانه عرض باشد، یا هیات ظلمانیه جسمانیه. مراداعراض جسمانیه اند. یا هیات نوریه. مراد انوار عرضیه است، علمی است که بحث از احوال ستارگان یعنی بحث از وضع آنها نسبت بیکدیگر و شکل آنها و قوانین ثابت حرکت آنها می نماید
فرهنگ لغت هوشیار