دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در یک هزارگزی شوسۀ خیاو به اهر و دارای 1935 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی است از دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر، واقع در 19هزارگزی شوسۀ تبریز به اهر و دارای 257 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در یک هزارگزی شوسۀ خیاو به اهر و دارای 1935 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) دهی است از دهستان خانمرود بخش هریس شهرستان اهر، واقع در 19هزارگزی شوسۀ تبریز به اهر و دارای 257 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شهوق. شهیق الحمار، بانگ خر. تشهاق الحمار مثله. (منتهی الارب) (از تاج المصادر بیهقی). شهیق الحمار، آخر آواز خر، و زفیر اول آن است، و تشهاق مثله. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). آخر آواز خر. ضد نفیر. (یادداشت مؤلف). آخر بانگ خر. (مهذب الاسماء) (ترجمان البلاغه) ، آواز حبس گریه در گلو و سینه. رد نفس. (یادداشت مؤلف). الشهیق رد الصوت، و الزفیر اخراجه، و منه: ضحک تشهاق، اذا ردده فی صدره. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : در زیر باد جرم و زلل مانده چون خران از هر سوئی شهیق برآورده و زفیر. خاقانی. نالۀ کافر چو زشتست و شهیق زآن نمی گردد اجابت را رفیق. مولوی
شهوق. شهیق الحمار، بانگ خر. تشهاق الحمار مثله. (منتهی الارب) (از تاج المصادر بیهقی). شهیق الحمار، آخر آواز خر، و زفیر اول آن است، و تشهاق مثله. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). آخر آواز خر. ضد نفیر. (یادداشت مؤلف). آخر بانگ خر. (مهذب الاسماء) (ترجمان البلاغه) ، آواز حبس گریه در گلو و سینه. رد نفس. (یادداشت مؤلف). الشهیق رد الصوت، و الزفیر اخراجه، و منه: ضحک تشهاق، اذا ردده فی صدره. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) : در زیر باد جرم و زلل مانده چون خران از هر سوئی شهیق برآورده و زفیر. خاقانی. نالۀ کافر چو زشتست و شهیق زآن نمی گردد اجابت را رفیق. مولوی