جدول جو
جدول جو

معنی هیشوی - جستجوی لغت در جدول جو

هیشوی
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام مرزداری در مرز ایران و روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
تصویری از هیشوی
تصویر هیشوی
فرهنگ نامهای ایرانی
هیشوی
صنعتکار رومی:
یکی پیره سر بود هیشوی نام
جوانمرد وبیدار و با فر و کام.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از همشوی
تصویر همشوی
هوو، دو زن که یک شوهر داشته باشند هر کدام هووی دیگری نامیده می شود، هم شو، نباغ، بناغ، وسنی، اموسنی
فرهنگ فارسی عمید
(هََ / هَِ)
چهارمغز بازی و گردکان بازی را گویند و به کسر اول هم آمده است لیکن به معنی بازی لا علی التعیین. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هََ یَ وی ی)
منسوب به هیأت، عالم به علم هیأت. اخترشناس. ستاره شناس. ستاره شمر. اخترشمار. رجوع به هیأت شود
لغت نامه دهخدا