جدول جو
جدول جو

معنی هیتر - جستجوی لغت در جدول جو

هیتر
((تِ))
وسیله ای برای گرم کردن هوای مکان هایی مانند اتاق و کارخانه، اجاق برقی، بخاری برقی (واژه فرهنگستان)
تصویری از هیتر
تصویر هیتر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هیگر
تصویر هیگر
اسب کمیت، اسب کهر، اسب سرخ مایل به سیاهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لیتر
تصویر لیتر
واحد اندازه گیری حجم مایعات، معادل ۱۰۰۰ سانتی متر مکعب
فرهنگ فارسی عمید
واحد حجم و اندازه گرفتن مایعات و آن معادل هزار گرم آب خالص، چهار درجه حرارت است و هم معادل است با 3 گرم مکعب و نصف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیتر
تصویر نیتر
فرانسوی شوره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیتر
تصویر تیتر
عنوان، عیارسنجی (شیمی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لیتر
تصویر لیتر
واحدی برای اندازه گیری آب برابر با یک کیلوگرم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیگر
تصویر هیگر
((هَ گَ یا گِ))
اسب سرخ مایل به سیاهی که یال و دم آن سیاه باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیدر
تصویر هیدر
جانوری از نوع پلیپ، ساکن آب های شیرین با بدنی استوانه ای شکل و باریک و دارای چندین شاخک در یک طرف خود
فرهنگ فارسی عمید
به مانک دوست جنگی بخشی از سپاه اسکندر بخشی ازسپاهیان اسکندرمقدونی که افراد آن ازصنف سواره نظام وازحیث قوت جسمانی وقدرت جنگی وفنون آن درمیان دیگر صنوف ممتازبودند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیت
تصویر هیت
زمین پست
فرهنگ لغت هوشیار
((هِ تِ))
بخشی از سپاهیان اسکندر مقدونی که افراد آن از صنف سواره نظام و از حیث قوت جسمانی و قدرت جنگی و فنون آن در میان دیگر صنوف ممتاز بودند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیت
تصویر هیت
زمین پست
فرهنگ فارسی عمید