- هیئت (پسرانه)
- شکل، ساختار و صورت ظاهری هر چیز یا هر کس
معنی هیئت - جستجوی لغت در جدول جو
- هیئت
- دسته، ریخت، گروه
- هیئت
- شکل و صورت، کیفیت
- هیئت ((هَ ئَ))
- شکل، صورت، حال، کیفیت، علم نجوم
- هیئت
- کیفیت، شکل و صورت چیزی، حال، شکل، صورت، عده و دسته ای از مردم، در علم نجوم علمی که دربارۀ ستارگان بحث می کند، ستاره شناسی
هیئت دیپلماتیک: تمام سفیران و اعضای سفارتخانه ها در پایتخت یک کشور، کور دیپلماتیک
هیئت منصفه: در علم حقوق گروهی که طبق قانون در دادگاه حاضر شده و پس از مشاهدۀ جریان دادرسی به بی گناهی یا گناهکار بودن متهم رای می دهند
- هیئت
- Delegation
- هیئت
- delegação
- هیئت
- delegación
- هیئت
- delegacja
- هیئت
- делегация
- هیئت
- делегація
- هیئت
- delegatie
- هیئت
- Delegation
- هیئت
- délégation
- هیئت
- delegazione
- هیئت
- प्रतिनिधिमंडल
- هیئت
- প্রতিনিধিদল
- هیئت
- ujumbe
- هیئت
- משלחת
- هیئت
- delegasi
- هیئت
- คณะผู้แทน
- هیئت
- تفويضٌ
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هیات و هیئت در فارسی بریه پیکر یازند، اختر شناسی، ریخت
بزرگی
انجمن
مخافت، ترس و بیم، شکوه و بزرگی
هیئت ها، کیفیت ها، شکل ها و صور چیزها، حال ها، شکل ها، صورت ها، عده ها و دسته ای از مردم، جمع واژۀ هیئت
ترس وبیم
شکل، پیکر، وضع طرز صورت ظاهر: باید که داعی برهیت جمیله باشد، مراد از هیات در کلمات شیخ اشراق همان عرض است در کلمات فلاسفه مشا. ناصرخسرو گوید: اماهیات آن است که اشخاص بدان ازیکدیگر جداشوند خاصه اندر مردم باآنکه بصورت همه یکی اند. یا هیات ظلمانیه. مراد اعراض جسمانی است که مقولات نه گانه عرض باشد، یا هیات ظلمانیه جسمانیه. مراداعراض جسمانیه اند. یا هیات نوریه. مراد انوار عرضیه است، علمی است که بحث از احوال ستارگان یعنی بحث از وضع آنها نسبت بیکدیگر و شکل آنها و قوانین ثابت حرکت آنها می نماید