جدول جو
جدول جو

معنی هکشتن - جستجوی لغت در جدول جو

هکشتن
گزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشتن
تصویر کشتن
کاشتن، زراعت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
به هلاکت رساندن، به قتل رساندن، ذبح کردن
کنایه از مقهور کردن، شکست دادن
کنایه از به شدت کار کردن، خسته کردن
در بازی نرد خارج کردن مهره از بازی
کنایه از خاموش کردن چراغ و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هشتن
تصویر هشتن
رها کردن، فرو گذاشتن، گذاشتن
هلیدن
فرهنگ فارسی عمید
(گُ ذَ تَ)
کشتن. بکاشتن:
که هرکس که تخم جفا را بکشت
نه خوش روز بیند نه خرم بهشت.
فردوسی.
و رجوع به کشتن و کاشتن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هشتن
تصویر هشتن
گذاشتن، نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
جانداری را بیجان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشتن
تصویر هشتن
((هِ تَ))
نهادن، گذاشتن، رها کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
((کُ تَ))
بی جان کردن، خاموش کردن آتش و چراغ، از بین بردن یا سرکوب کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
((کِ تَ))
کاشتن، زراعت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هشتن
تصویر هشتن
اجازه دادن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
قتل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
Kill, Slaughter, Slay
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
tuer, massacrer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به یکباره چیزی را به سوی خود کشیدن، با دست یا چوب به کسی ضربه ی محکم زدن، چوب یا میله ای را از
فرهنگ گویش مازندرانی
ضربه زدن، ریختن گردو از درخت با ضربه ی چوب مخصوص گردو چینی.، از هم پاشیدن، پخش شدن مایعات
فرهنگ گویش مازندرانی
با شتاب رفتن، گیر کردن غذا در گلو
فرهنگ گویش مازندرانی
زدن، زدن ناگهانی
فرهنگ گویش مازندرانی
در رفتن، خزیدن، سر خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
گزیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کشتن، خاموش کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
doden, slachten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
杀 , 屠杀 , 杀死
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
להרוג , לשחוט , להרוג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
죽이다 , 학살하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
membunuh, membantai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
मारना , हत्या करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
вбивати , різати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
uccidere, massacrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
matar, masacrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
убить , резать , убивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
zabić, rzeźnić, zabijać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
töten, schlachten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
matar, massacrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کشتن
تصویر کشتن
殺す , 屠殺する
دیکشنری فارسی به ژاپنی