جدول جو
جدول جو

معنی هپا - جستجوی لغت در جدول جو

هپا
نگهبان، مراقب
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هما
تصویر هما
(دخترانه)
فرخنده، مبارک، مرغ سعادت، نام دختر گشتاسب پادشاه کیانی و خواهر اسفندیار، پرنده ای با جثه بزرگ که قدما می پنداشتند سایه اش بر سر هر کسی بیفتد به سعادت و خوشبختی میرسد، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر بهمن اسفندیار ملقب به چهرزاد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هدا
تصویر هدا
(دخترانه)
هدی، هدایت کردن، هدایت، راهنمایی، راه درست و مسیر درست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هرا
تصویر هرا
گلوله ها و میخ های طلا و نقره که در زین و برگ اسب به کار ببرند، برای مثال از بهر جنیبتان بالا / نی طوق آید ز من نه هرا (خاقانی۱ - ۲۷)، ز حدّ بیستون تا طاق گرا / جنیبت ها روان با طوق و هرا (نظامی۲ - ۳۰۲)
بانگ و آواز مهیب، فریاد سهمناک، بانگ جانور درنده، برای مثال نه آوای مرغ و نه هرای دد / زمانه زبان بسته از نیک و بد (فردوسی - ۳/۳۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجا
تصویر هجا
کوچک ترین واحد زبان شامل صامت و مصوت، بدگویی کردن، بدی کسی را گفتن، معایب کسی را شمردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هذا
تصویر هذا
اسم اشاره، این، اشاره به شخص یا شیء نزدیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همپا
تصویر همپا
کسی که پا به پای دیگری راه برود، همراه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هدا
تصویر هدا
راهنمایی، رستگاری، راستی، راه راست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلا
تصویر هلا
حرف ندا به معنای ای، ایا
فرهنگ فارسی عمید
دسته ای از گیاهان نهان زا که جزء خزه ها محسوب می شوند و از طریق پراکندن چترهای کوچک به اطراف تولید مثل می کنند، علف جگری ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هپاتیت
تصویر هپاتیت
نوعی بیماری ویروسی که باعث زرد شدن پوست و گاهی التهاب کبد می شود
فرهنگ فارسی عمید
(هَِ)
در اصطلاح گیاه شناسی نوعی از خزه است. هپاتیک ها رستنی هایی هستند بسیار شبیه به خزه ها ولی دستگاه زایشی آنها شکل مخصوصی دارد که با خزه ها متفاوت است. یکی از آنها مارکانسیا است که دستگاه رویشی آن ریسه ای است دارای کلروفیل بسیار که بوسیلۀ کرکهای بسیار نرم به زمین متصل شده است. در موقع زایش فاصله به فاصله در سطح این ریسه، اعضایی شبیه به قارچ های چتری کوچک ساخته میشود. (گیاه شناسی حسین گل گلاب ص 159)
لغت نامه دهخدا
(هَُ لُ)
اپارلو. این کلمه ترکیبی از ’ا’ و پارلو است که در زبان فرانسه به معنی بلندگو میباشد و صادق هدایت آن را بهمین معنی در فارسی به کار برده است ’: جلو آنها بلندگو یا هپارلو و پرده های متحرک اعلان میکردند’. (سایه روشن صادق هدایت ص 11)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هپاک
تصویر هپاک
فرق سر تارک سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاپ
تصویر هاپ
صدای سگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بپا
تصویر بپا
مستقر، برجای، مقیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلا
تصویر هلا
برای معانی ذیل بکاررود: الف - آگاهانیدن وتنبیه بکاررود: (گفت: هلاجامهابمن ده تالحظه بیاسایی) ب - برای تحسین: (دین چودلم پاک دید گفت: هلاخ هین بدل پاک برنگارمرا) (ناصرخسرو) (کلمه تثنیه و ندا) الا، ای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرا
تصویر هرا
درخشیدن، ترس و بیم فروریختن و آواز و صدای فرو ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هذا
تصویر هذا
این: نرینه این (اشاره بشخص یا شی نزدیک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبا
تصویر هبا
گرد وغبارهوا که ازروز درآفتاب پیداآید وشبیه به دوداست: (مجره چون ضیاکه انداوفتد بروزن ونجوم اوهبای او) (منوچهری) یا هبا وهدر (هباوهدر)، ضایع شده، رایگان مفت، ماده ای که مصوربصور اجسام عالم است وهمه ازاوپیدا میگردند واوراعنقاگفته اندو حکما هیولی خوانند، کم عقل، وزنی برابر 1741824 ازحبه یا 000000029 ازغرامواحد وزن برابر 6، 1 ذره ومساوی 72، 1 قطمیر: (نقیری هشت قطمیراست وانگه ده ودوذره آمد وزن قطمیر) (هبارانصف ثلث ذره بشمار بهرخمسی ازآن یک وهمه برگیرخ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپاتو لوژی
تصویر هپاتو لوژی
فرانسوی جگر شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپاتیت
تصویر هپاتیت
فرانسوی جگر آماه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپاتیک
تصویر هپاتیک
فرانسوی ریسه برگ از گیاهان گیاهی خزه مانند ازدسته ّ هپاتیک ها
فرهنگ لغت هوشیار
دسته ای ازگیاهان نهانزاد بدون آوندکه فقط دارای برگ ریسه مانند هستندوبجای ریشه نیز دارای موهای جذابی بنام ریزوئید میباشند این دسته از گیاهان راجز خزه هامحسوب می دارند هپاتیکها برخلاف خزه های معمولی فاقد ساقه نیزمیباشندوبصورت ریسه های پهنی هستند که روی زمین مرطوب یاتخته سنگ ویاتنه درخت میرویند ودارای دوسطح مشخص میباشند یکی سطح زیرین که حامل ریشه های باریک بنام ریزوئید است وگیاه راضمن آنکه بسطح اتکا میچساندموجب جذب مواد غذایی از زمین نیزمیشود ودیگر سطح رویین که مقابل نوروهواقرارگرفته است دستگاه زایشی هپاتیک هاعبارت ازاعضای چترمانند است که ازمحل بریدگی ریسه میروید چترماده دارای کلاهک معکوس وبریدگیهای عمیق است که درعمق بریدگیها آرکگن قراردارد و چتر نر دارای کلاهک مدورواطراف دندانه دار است ودر سطح فوقانی آن تعدادی آنتریدی وجوددارد که هرآنتریدی شامل عده زیادی آنتروزوئید است ازجنس های معروف هپاتیک ها مارکانسیا پلی مرفارا باید نام بردکه درشمال ایران نیزفراوان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپارلو
تصویر هپارلو
قرانسوی بلند گو بلندگو: (جلو آنهابلند گو یا هپارلو وپرده های متحرک اعلان میکردند)
فرهنگ لغت هوشیار
مذمت کردن، مسخره، سرزنش و شمردن معایب کسی و بیان کردن حروف هجاء، دشنام، نکوهش، ضد مدح
فرهنگ لغت هوشیار
ماله ای که زمین شیار کرده را بدان هموارکنندوآن بشکل تخته ای بزرگست. توضیح این کلمه رابا (هید) نباید مشتبه کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپاتیت
تصویر هپاتیت
((هِ))
بیماری التهابی ای که بر اثر عواملی مانند ویروس ها، سموم، داروها و غیره به وجود می آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هپارلو
تصویر هپارلو
((هُ لُ))
بلندگو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هپاک
تصویر هپاک
((هَ یا هُ))
فرق سر، تارک سر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هتا
تصویر هتا
حتا، حتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هجا
تصویر هجا
واج
فرهنگ واژه فارسی سره
بوجاری کردن شلتوک برنج با پارو یا طبق چوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
پاییدن، متلاشی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
تمیز شده، صاف کرده
فرهنگ گویش مازندرانی