جدول جو
جدول جو

معنی هوابد - جستجوی لغت در جدول جو

هوابد
(هََ بِ)
جمع واژۀ هابده. (منتهی الارب). رجوع به هابده شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوابد
تصویر اوابد
جانوران وحشی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ بِ)
جمع واژۀ آبده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). جانور وحشی از این جهت که چون اغلب اوقات بمرگ طبیعی نمی میرد بلکه بکشتن و اهلاک دیگران، گویا جاودانه است. (آنندراج). رمندگان و اسبی که بدو صید کنند. (مهذب الاسماء) : چنانکه مجال جولان بر اوابد وحوش ممکن نباشد. (جهانگشای جوینی).
لغت نامه دهخدا
(هَُ بِ)
شیر نیک خفته و جغرات شده. (منتهی الارب). اللبن الخاثر جداً. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ دَ رَ)
مرغزارهایی است به یمامه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
جمع آبده، نخجیران رمندگان، سختی جاوید جمع آبده جانوران وحشی رمندگان دد و دام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوابد
تصویر اوابد
((اَ بِ))
جمع آبده، جانوران وحشی، رمندگان، دد و دام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هوابرد
تصویر هوابرد
((~. بُ))
تجهیزات و ساز و برگی است که از راه هوا حمل می شود
فرهنگ فارسی معین