- هنوز
- تاکنون، تا حالا
معنی هنوز - جستجوی لغت در جدول جو
- هنوز ((هَ))
- تا این زمان، تا این هنگام، تاکنون
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بویناکی گوشت
چاک و شکاف
املای دیگر واژۀ هنوز
کنز ها، گنج ها، جمع واژۀ کنز
جمع عنز، بنگیرید به عنز
جمع کنز: گنجها
هرروز: گارزی که همت جامه مرتفع دارد و همه روز درآب ایستد
هوز، نیز همچنین بعلاوه: فاما سکنگبین بناشتابه بود وسکنگبین مربردسینه را نشاید وهنیز گفته اند که معده را ضعیف کند. توضیح از جمله مغیرات هنیز بمعنی هنوز... شاعر دری گوی باید که درین ابواب تقلید قدما نکند و در آنچ گوید از جاده دری مشهور متداول عدول جایز نشمرد
چاک، شکاف
دومین گروه از مجموعۀ کلمات مصنوعی حروف ابجد
آواز تند و تیز مانند صدایی که از ظرف فلزی برآید، برای مثال باز بانگ اندر او فتاد به هوز / آهو آزاد شد ز پنجۀ یوز (نظامی۴ - ۷۰۹)
آواز تند وتیز مانند صدائی که از ظرف فلزی بر آید دومین کلمه مصنوعی از کلمات ابجد که مرکب است از ه، و، ز
تااین زمان تااین هنگام تاکنون: ... و سه کس را هنوز از حیات رمقی مانده بود. یا هنوز که هنوزاست (بود)، (تعبیر قیدی) تااین زمان که درآن هستیم: هنوز که هنوز بود آهو سر بند و نیمتنه کردی آن زمان خود رالله محض یادگار در صندوق نگه داشته بود
مخفف هنوز
آواز تند و تیز مانند صدایی که از طاس برنجی و امثال آن برخیزد، آواز (بانگ)
هنوز، برای مثال سپهری که پشت مرا کرد کوز / نشد پست گردان به جای است نوز (فردوسی - ۱/۱۱۳)