جدول جو
جدول جو

معنی هندوی - جستجوی لغت در جدول جو

هندوی
از مردم هند، هندی، زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در هند رایج است
تصویری از هندوی
تصویر هندوی
فرهنگ فارسی عمید
هندوی(هَِ)
هندو:
عشق از دل سعدی به ملامت نتوان برد
گر رنگ توان برد به آب از رخ هندوی.
سعدی
لغت نامه دهخدا
هندوی
منسوب به هندو. ازمردم هندو، زبا مردم هند هندی: گفت نامه ای ازهندوستان بیاورد آنکه برزویه طبیب از هندوی به پهلوی گردانیده بود. توضیح گاه بجای هندی (منسوب به هند) آید: ... بدل وی فندق هندوی و کنجد سپید و شکر طبرزد... یا هندوی اژدها. شمشیر هندی. یا هندوی نذر. برات حواله
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بندوی
تصویر بندوی
(پسرانه)
نام دو تن از شخصیتهای شاهنامه در زمان ساسانیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
مربوط به هندسه، معمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هندوک
تصویر هندوک
هندوی خردسال، کنایه از غلام
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
شهری است در ایتالیا که در سال 1796م. ناپلئون بناپارت ’پیه مونته’ها را در آنجا شکست داد. این شهر 21400 تن سکنه و کار خانه صنایع آهن و فولاد و چینی سازی دارد. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
خال خسروپرویز:
بدو گفت بندوی ای شهریار
کز ایدر برو تازیان با تخوار.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 2710).
بدو گفت بندوی کای شهریار
ترا چاره سازم بدین روزگار.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 2717).
رجوع به بندویه شود
لغت نامه دهخدا
(بَ)
یکی از نجبای ایران معاصر خسروپرویز:
همی رفت بندوی و گستهم پیش
زره دار و با لشکر ساز خویش.
فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 2974)
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی گشته هندچکی هندسی منسوب به هندسه. یا اشکال هندسی. شکلهایی که درعلم هندسه ازآنها بحث شود مانند: مثلث مربع مربع مستطیل لوزی ذوزنقه کثیرالاضلاع دایره: و اما فایده آنک دایره را از میان دیگر اشکال هندسی برگزیدند و موضع بحور گردانید آنست
فرهنگ لغت هوشیار
مصغرهندو هندوی خردو کوچک جثه، جمع هندوکان: شیفته کرد مرا هندوکی همچو پری آن چنان کز دل و از عقل شدم جلمه بری. (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
دیوانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
هندسيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
Geometric
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
géométrique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometrisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
גיאומטרי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geométrico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometryczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
геометрический
دیکشنری فارسی به روسی
هندسی، هندسه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
هندسی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
เรขาคณิต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometris
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
幾何的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometrisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
几何的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
jiometri
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geométrico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometrik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
জ্যামিতিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
ज्यामितीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
geometrico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
геометричний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هندسی
تصویر هندسی
기하학적인
دیکشنری فارسی به کره ای