مصغر هندو. (آنندراج) : از چو من هندوک حلقه بگوش گر کله نیست کمر بازمگیر. خاقانی. هم هندوکی بباید آخر بر درگه تو غلام و دربان. خاقانی. هندوک لاله و ترک سمن سهل عرب بود و سهیل یمن. نظامی. با اینکه از او سیاه رویم هم هندوک سیاه اویم. نظامی. خورشیدپرست شد مسلمان زین هندوکان ماه زاده. امیرخسرو
منسوب به هندو. ازمردم هندو، زبا مردم هند هندی: گفت نامه ای ازهندوستان بیاورد آنکه برزویه طبیب از هندوی به پهلوی گردانیده بود. توضیح گاه بجای هندی (منسوب به هند) آید: ... بدل وی فندق هندوی و کنجد سپید و شکر طبرزد... یا هندوی اژدها. شمشیر هندی. یا هندوی نذر. برات حواله
دهی است از دهستان قصرقند شهرستان چاه بهار. در 16 هزارگزی جنوب باختری قصرقند کنارراه فرعی قصرقند به نیک شهر واقع است. کوهستانی و گرمسیر و مالاریایی است. 70 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه و محصولش غلات و برنج و خرماست. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)