جدول جو
جدول جو

معنی هندوالان - جستجوی لغت در جدول جو

هندوالان
(هَِ)
دهی است از بخش درمیان شهرستان بیرجند. دارای 482 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول عمده اش غله، شلغم و چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ)
دهی از دهستان قنوج بخش بمپور است که در شهرستان ایرانشهر واقع شده است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دُ)
دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 46 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و پنبه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
هند. هندستان. کشور هند:
خورد خواهد شاهد و شاه فلک محروروار
آن همه کافور کز هندوستان افشانده اند.
خاقانی.
پیل آمد از هندوستان، آورده طوطی بیکران
اینک به صحرا بی نشان طوطی است مانا ریخته.
خاقانی.
از نظاره موی را جانی که هر مویی مرا
طوطی گویاست کز هندوستان آورده ام.
خاقانی.
مدتی از نیل خم آسمان
نیل گری کرد به هندوستان.
نظامی.
آن شنیدستی که در هندوستان
دید دانایی گروهی دوستان.
مولوی.
رجوع به هند شود
لغت نامه دهخدا
(کَ لِ)
دهی از دهستان خورخوره است که در بخش مرکزی شهرستان سقز واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان آمل. دارای 605 تن سکنه، آب آن از رود هراز و محصول عمده اش برنج و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دِ نِ پُ سَ)
دهی است از بخش حومه شهرستان خوی. دارای 90 تن سکنه، آب آن از رود قطور و محصول عمده اش غله، حبوب، کرچک، کدو و کار دستی مردم جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
نهری است بین خوزستان و ارجان و بر آن ولایتی واقع است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(هََ دَ)
نام قلعۀ بلخ است. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دِ)
دهی است از بخش ترک شهرستان میانه. دارای 373 تن سکنه، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
جمع هندو: شنوده ایم که هندوان خود را در آتش اندازند، هندوستان: بفرمود کز روم و از هندوان سواران جنگ ویلان و گوان... کمربسته خواهیم سیصد هزار ز دشت سواران نیزه گذار. (شا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندوان
تصویر هندوان
((هِ دُ))
جمع هندو
فرهنگ فارسی معین