جدول جو
جدول جو

معنی هندبا - جستجوی لغت در جدول جو

هندبا
کاسنی، گیاهی خودرو با برگ های کرک دار، ساقه ای کوتاه و گل های آبی که ریشه، برگ و دانۀ آن مصرف دارویی دارد، هرگاه دانه های تلخ آن با گندم مخلوط و آرد شود طعم آرد را تلخ می کند، تلخک، انوپا، تلخ جکوک، هندباج، تلخ دانه، هندبید، انگوپا، تلخ جوک، کسنی
تصویری از هندبا
تصویر هندبا
فرهنگ فارسی عمید
هندبا
(هَِ دَ / دِ)
هندب. کاسنی. هندباه. برّی بود و بستانی. و آن دو نوع بود:یکی ورق آن پهن بود نزدیک به کاهو و نوعی دیگر ورق آن باریک بود. طعم برّی آن تلخ و نوع نیکوی آن بستانی، تر شیرین بود. بهترین نوع آن شامی است که به یونانی انطوبیا خوانند. (تحفۀ حکیم مؤمن) :
تو یکی هندبا بندهی شان
چون دهدشان خدای، حور و قصور؟
ناصرخسرو.
رجوع به کاسنی شود
لغت نامه دهخدا
هندبا
کاسنی. یا اصل هندبا. بیخ کاسنی، تر خون. یا هند بابری. کاسنی بیابانی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی ورزش که با دست بازی می شود و در زمینی به مساحت ۶۵ × ۱۱۰ متر بین دو دستۀ ۱۱ نفری به وسیلۀ توپ چرمی بزرگ صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هندباج
تصویر هندباج
کاسنی، گیاهی خودرو با برگ های کرک دار، ساقه ای کوتاه و گل های آبی که ریشه، برگ و دانۀ آن مصرف دارویی دارد، هرگاه دانه های تلخ آن با گندم مخلوط و آرد شود طعم آرد را تلخ می کند، هندبا، انوپا، تلخ دانه، تلخ جکوک، تلخ جوک، تلخک، کسنی، هندبید، انگوپا برای مثال تو یکی هند باج ندهی شان / چون دهدشان خدای حور و قصور؟ (ناصرخسرو - ۷۷)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ لُلْ هَِ دَ)
بیخ کاسنی. (الفاظ الادویه) (اختیارات بدیعی). رجوع به هندبا و کاسنی شود
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ هَِ دَ)
رجوع به اصل الهندبا شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
هندی. از هند. مربوط به هند: فرمود تا از هندباری فرجی ساختند. در آن ولایت جامۀ هندباری اهل عزا می پوشیدند. (مناقب العارفین).
چو ماسورۀ هندباری به رنگ
میان آگنیده به تیر خدنگ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ)
کاسنی. (منتهی الارب). دانۀ معروفی است که خورده میشود. هندبا. هندباء. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ / دِ با)
کاسنی. (منتهی الارب). رجوع به هندباء شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ)
کاسنی. (منتهی الارب). هندب. (اقرب الموارد). رجوع به هندب شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
ناحیت هند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(هَِ دَ / دِ)
یکی از هندبا. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هندبه
تصویر هندبه
هندبا. یا هندبه زرقه. قاطانتقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندب
تصویر هندب
گل پیک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
هندبا و انوپا در فارسی کاسنی، ترخون کاسنی. یا اصل هندبا. بیخ کاسنی، تر خون. یا هند بابری. کاسنی بیابانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندباء بری
تصویر هندباء بری
کاسنی بیابانی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازی گشته بنگرید به هندباء هندبا: تویکی هندباج ندهیشان چون دهدشان خدای حور و قصورک (ناصرخسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هندباج
تصویر هندباج
((هِ))
هندباء، گیاهی تلخ که در فارسی کاسنی گویند
فرهنگ فارسی معین