جدول جو
جدول جو

معنی هنتاتی - جستجوی لغت در جدول جو

هنتاتی
(هََ تی ی)
منسوب به هنتاته که از قبیلۀ مصموده است. رجوع به صبح الاعشی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هَِ)
هفتالی. منسوب به هپتال یا هفتال که قومی ازایالت کانسوی چین بودند. رجوع به هپتال، هپتالیان، هفتال، هفتالیان، هیتل، هیتال، هیطل و هیاطله شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
از شعرای قرن نهم ومعاصر مؤلف مجالس النفائس است. این مطلع از اوست:
فصل بهار و موسم گلها شکفتن است
ساقی بیار باده، چه حاجت به گفتن است ؟
رجوع به مجالس النفائس، ص 80 شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
منسوب به شهر هرات، نوعی از برنج در گیلان. (یادداشت به خط مؤلف). ظاهراً منسوب به دهکدۀ هرات رودسر است. رجوع به هرات شود
لغت نامه دهخدا
(هََ تْ تا تَ)
زن سبک دست در دوک رشتن. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
شیخ محمد. او راست: کتاب الفصل فی اصول الرمل تنجیم. (از معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
همتا بودن. نظیر بودن. (یادداشت مؤلف). برابری کردن:
غزال اگر به تو میکرد لاف همتایی
برآمده ست کنون شاخش از پشیمانی.
؟
، انبازی و شرکت. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ آ)
از ’ن ء ی’، جای دور. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، جویچۀ گرداگرد خرگاه. (منتهی الارب). گودال ژرف که در دور خیمه می کنند جهت محافظت از آب باران. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
ترجمه خلق الساعه است، یعنی جانوری که درساعت موجود شود همچو پشه و مگس و مانند آن. (برهان). ضد همیشگی است. (آنندراج). به این معنی ظاهراً از برساخته های فرقۀ آذرکیوان است. (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(هََ اَ تا)
آیۀ نخستین سوره الدهر، هفتادوششمین سورۀ قرآن کریم است که چنین آغاز میشود: هل اتی علی الانسان حین من الدهر لم یکن شیئاً مذکوراً؟
لغت نامه دهخدا
(هََ تْ تا)
پرده دری. بی شرمی. بی حیایی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
منسوب به کنترات. این کلمه در سابق به گروهی از کارمندان دولت اطلاق می شد که بعدها کلمه ’پیمانی’ را به جای آن برگزیدند
لغت نامه دهخدا
منسوب به بوتات که مخارج اهل خانه باشد، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زنتاری
تصویر زنتاری
تازی گشته از دیسانتری خونروش از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنپاتی
تصویر سنپاتی
فرانسوی گیرایش، گیرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپتالی
تصویر هپتالی
منسوب به هپتال، ازقوم هپتال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همتایی
تصویر همتایی
نظیر بودن همانندی، تساوی برابری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همتای
تصویر همتای
همتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتاکی
تصویر هتاکی
بیشرمی، بی حیایی، پرده دری
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به هرات ازمردم هرات، ساخته هرات، نوعی برنج گیلانی (ظاهرامنسوب به دهکده هرات رودسر)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نباتی
تصویر نباتی
نباتی در فارسی گیاهی، گیاهخوار، گیاهشناس گیاهگونی گیاهگونگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نتاری
تصویر نتاری
(کشتی رانی) بندکوچکی است که درساحل بلنگربندند (سواحل خلیج فارس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناتی
تصویر مناتی
منسوب به منات: (یک جفت دستبند سه مناتی و سینه ریز ده مناتی) (شام. 72)
فرهنگ لغت هوشیار
آیا آمد ک (جمله فعلی استفهامی) آیا آمد ک توضیح هل اتی ماخوذ است از سوره 76 دهر. آیه 1 که آن بعقیده برخی مفسران در شان امیرالمومنین علی ع فرود آمده است. شیر خدا و ابن عم خواجه آنکه یافت تختی چو دوش خواجه و تاجی چو هل اتی. (عطار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آنتای
تصویر آنتای
فرانسوی رخ زبانزد زمین شناسی
فرهنگ لغت هوشیار
شراکت: فردارهای ستارگان بمدت هنبازی، رفاقت، همتابودن نظیر بودن، همکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتاکی
تصویر هتاکی
پرده دری، بی شرمی، بی حیایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همتایی
تصویر همتایی
((هَ))
همانندی، تساوی، برابری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هتاکی
تصویر هتاکی
ناسزاگویی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آنتای
تصویر آنتای
رخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هنبازی
تصویر هنبازی
شرکت
فرهنگ واژه فارسی سره
برابری، تساوی، همانندی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
نام روستایی از سجارود بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
کسی را مورد توهین و تنبیه قرار دادن، بدگویی کردن، بد زبانی
فرهنگ گویش مازندرانی
دعوا کرد، درگیر شد
فرهنگ گویش مازندرانی