جدول جو
جدول جو

معنی همیون - جستجوی لغت در جدول جو

همیون
فرانسوی تازی گشته گورخر تبتی (جکتای)
تصویری از همیون
تصویر همیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از همایون
تصویر همایون
(پسرانه)
خجسته، مبارک، فرخنده، میمون، مقامی در موسیقی (نگارش کردی: هومایون)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی مشهور به زرین کلاه در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از همچون
تصویر همچون
به عنوان، بعنوان، از قبیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همایون
تصویر همایون
مبارک، میمون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همگون
تصویر همگون
هم رنگ، همانند، شبیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همیدون
تصویر همیدون
همین دم، اکنون، زمان یا لحظه ای که در آن هستیم، این زمان، این هنگام، همین دم، در این وقت، ایدر، ایدون، فعلاً، فی الحال، اینک، حالیا، عجالتاً، نون، ایمه، همینک، حالا، الحال، کنون، الآن، بالفعل
همچنینبرای مثال همیدون من از لشکر خویش مرد / گزینم چو باید ز بهر نبرد (فردوسی۱ - ۱/۶۹۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همایون
تصویر همایون
فرخنده، مبارک، خجسته، فرخ، در موسیقی از دستگاه های هفت گانۀ موسیقی ایرانی، از شعبه های بیست و چهارگانۀ موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هپیون
تصویر هپیون
تریاک، شیرۀ تلخ مزه و قهوه ای رنگی که از پوست خشخاش گرفته می شود، شیرۀ کوکنار، دارای الکلوئیدهای متعدد، از جمله مرفین، کودئین، نارکوتین، پاپاوریم و نارسئین است، در یک گرم آن درحدود پنج سانتی گرم مرفین وجود دارد. در تسکین درد، سرفه و اسهال مؤثر است، ریه و معده را تخدیر می کند، افیون، اپیون، پادزهر، تریاق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبیون
تصویر هبیون
افیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپیون
تصویر هپیون
افیون
فرهنگ لغت هوشیار
مار چوبه از گیاهان این واژه در غیاث اللغات و برخی از فرهنگ ها هلیون نوشته شده مارچوبه
فرهنگ لغت هوشیار
مانند همانند مثل مشابه: ... همچون صورت تیشه که تمام کننده تیشه است.: ندانم نوحه قمری بطرف جویباران چیست مگر او نیز همچون من غمی دارد شبانروزی. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همایون
تصویر همایون
خجسته، فرخنده، فرخ، میمون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همیدون
تصویر همیدون
اکنون، حالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همیان
تصویر همیان
کیسه ای دراز که در آن پول میریزند و به کمر می بندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپیون
تصویر هپیون
((هَ یُ))
افیون، تریاک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همیدون
تصویر همیدون
((هَ))
اکنون، همین دم، هم چنین، به این طریق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همیان
تصویر همیان
((هَ))
کیسه، کیسه پول، هامیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همچون
تصویر همچون
((~. چُ))
چون، مانند، همچو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همایون
تصویر همایون
((هُ))
خجسته، مبارک، نام یکی از آهنگ های موسیقی ایرانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هلیون
تصویر هلیون
مارچوبه، مارگیاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همیان
تصویر همیان
کیسۀ درازی که در آن پول می ریختند و به کمر می بستند، کیسۀ پول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همین
تصویر همین
خود این، اشاره به نزدیک، جزء پیشین بعضی از قیدها یا صفت های مرکب مثلاً همین گون، همین طور، وقتی بخواهند گذشته یا آیندۀ نزدیک را به رخ کسی بکشند به کار می برند مثلاً همین الآن به من نگفتی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هیون
تصویر هیون
شتر تندرو، شتر بزرگ، شتر، پستانداری نشخوار کننده و حلال گوشت با گردن دراز و پای بلند و یک یا دو کوهان بر پشت، خالۀ گردن دراز، جمل، ابل، ناقه، بعیر، اشتربرای مثال تو را کوه پیکر هیون می برد / پیاده چه دانی که خون می خورد (سعدی۱ - ۱۷۵)
اسب
فرهنگ فارسی عمید
شتر، شترجمازه، شتر بزرگ، هرجانوربزرگ، اسب. توضیح هیون اصلا یونانی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همین
تصویر همین
تنها این، خود این
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همین
تصویر همین
((هَ))
خود این، هم این، عین این، این
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیون
تصویر هیون
((هَ))
شتر کلان، شتر تندرو
فرهنگ فارسی معین