جدول جو
جدول جو

معنی همینطور - جستجوی لغت در جدول جو

همینطور
همین گونه
تصویری از همینطور
تصویر همینطور
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ وَ)
آنکه در کمین می نشیند. کمین گر. (ناظم الاطباء، ذیل کمین گر). کمین کننده:
طلایه به پیش اندرون چون قباد
کمین ور چو گرد تلیمان نژاد.
فردوسی (شاهنامه چ دبیرسیاقی ج 1 ص 96)
لغت نامه دهخدا
همین گونه بهمین وجه بدن سان: پدر او همیطور که با باد بزن... خودش را باد میزد... سرش را جنباند و سر زبانی گفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همان طور
تصویر همان طور
همان گونگ همیدون همانگونه بهمان طرز بهمان روش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همان طور
تصویر همان طور
همان جور، همانگونه، هم آن سان
فرهنگ واژه فارسی سره
این طور، همین گونه
فرهنگ گویش مازندرانی