جدول جو
جدول جو

معنی همیمه - جستجوی لغت در جدول جو

همیمه
(هََ مَ)
باران سست و نرم. (منتهی الارب). ج، همائم. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمیمه
تصویر شمیمه
(دخترانه)
واحد شمیم، یک بوی خوش
فرهنگ نامهای ایرانی
مهره یا طلسمی که برای دفع بلا و چشم زخم به گردن اطفال آویزان کنند، تعویذ، حرز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دمیمه
تصویر دمیمه
دمیم، زشت، زشت رو، حقیر و پست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همیشه
تصویر همیشه
دائم، مدام، جاوید، پیوسته، همواره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
صداهای درهم و برهم از حیوانات یا مردم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
ویژگی چیزی که آن را به چیز دیگر جمع کرده باشند، پیوست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجیمه
تصویر هجیمه
شکار، شیر دفزک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همیشه
تصویر همیشه
همه اوقات، همواره، دائم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هضیمه
تصویر هضیمه
ستم، خشم، خوراک مرده خوارکی که در سوک پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزیمه
تصویر هزیمه
هزیمت در فارسی کال شکست ونیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
صداهای درهم و برهم از مردم یا از حیوانات
فرهنگ لغت هوشیار
نمیمت سخن چینی، تکان جنبش، غژ غژ آوای نوشتن سخن چینی، جمع نمائم (نمایم)
فرهنگ لغت هوشیار
مهره یا طلسمی که برای دفع چشم زخم بگردن اطفال آویزند بازونبد چشم آویز گردن بند، جمع تمائم (تمایم) تمیمات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دمیمه
تصویر دمیمه
زن زشت رو و پست
فرهنگ لغت هوشیار
مونث ذمیم نکوهیده ناستوده زشت: اخلاق ذمیمه. مونث ذمیم، نکوهیده، پر آب، کم آب چون چاه از واژگان دو پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
چیزی که با چیزی آنرا فراهم کرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هزیمه
تصویر هزیمه
((هَ زِ مَ))
چاه، چاه پر آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همیشه
تصویر همیشه
((هَ ش))
پیوسته، همواره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
((هَ هَ مِ))
صداهای درهم و برهم جماعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
((ضَ مَ یا مِ))
چیزی که به چیز دیگر پیوسته باشد، پیوست، جمع ضمایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ذمیمه
تصویر ذمیمه
((ذَ مِ))
مؤنث ذمیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمیمه
تصویر تمیمه
((تَ مِ))
طلسمی که برای دفع چشم زخم به گردن اطفال آویزند، جمع تمایم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
پیوست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از همیشه
تصویر همیشه
دایم، ابد، ابداً، ابدالاباد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
Garnishment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
Murmur
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
murmúrio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
арест
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
murmullo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
Pfändung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
szept
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
арешт
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از همهمه
تصویر همهمه
шепот
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ضمیمه
تصویر ضمیمه
zajęcie
دیکشنری فارسی به لهستانی