- همیشگی
- دایمی، دایم، مداوم، ابدیت، ابد، ابدی
معنی همیشگی - جستجوی لغت در جدول جو
- همیشگی
- دائمی، به طور مداوم
- همیشگی
- پیوستگی، دوام، مداومت، دائماً
- همیشگی ((هَ شِ))
- پیوستگی، مداومت، جاویدان بودن، ابدیت
- همیشگی
- منسوب به همیشه، دایمی، همیشه، همواره
- همیشگی
- Perennial
- همیشگی
- perene
- همیشگی
- perenne
- همیشگی
- wieloletni
- همیشگی
- многолетний
- همیشگی
- багаторічний
- همیشگی
- eeuwigdurend
- همیشگی
- beständig
- همیشگی
- pérenne
- همیشگی
- perenne
- همیشگی
- चिरस्थायी
- همیشگی
- দীর্ঘস্থায়ী
- همیشگی
- uzun ömürlü
- همیشگی
- wa kudumu
- همیشگی
- נִצחִי
- همیشگی
- دائمٌ
- همیشگی
- دائمی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انحنا
نفخه، حالت دمیدن، آماس، بر آمدگی
تعاونی مثل شرکت تعاونی، تعاون، حمایت
موازنه
توارث، وراثت
ترس، هول و هراس، گریز و فرار
انحنا، کجی، پیچیدگی
کجی، پیچیدگی، حالت خمیده بودن