همیشگی پیوستگی، دوام، مداومت، دائماً ادامه... پیوستگی، دوام، مداومت، دائماً تصویر همیشگی فرهنگ لغت هوشیار
همیشگی ((هَ شِ)) پیوستگی، مداومت، جاویدان بودن، ابدیت ادامه... پیوستگی، مداومت، جاویدان بودن، ابدیت تصویر همیشگی فرهنگ فارسی معین
همیشگی منسوب به همیشه، دایمی، همیشه، همواره ادامه... منسوب به همیشه، دایمی، همیشه، همواره تصویر همیشگی فرهنگ فارسی معین
همیشگی دایمی، دایم، مداوم، ابدیت، ابد، ابدی ادامه... دایمی، دایم، مداوم، ابدیت، ابد، ابدی تصویر همیشگی فرهنگ واژه فارسی سره
همیشگی دایمی، علی الدوام، مداوم، استمرار، تداوم ادامه... دایمی، علی الدوام، مداوم، استمرار، تداوم فرهنگ واژه مترادف متضاد