معنی همیاری - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با همیاری
همکاری
- همکاری
- با هم کار کردن، به یکدیگر کمک کردن در کاری، هم پیشگی و شرکت در کاری
فرهنگ فارسی عمید
هشیاری
- هشیاری
- خردمندی بجابودن عقل: (چوفردا بهشیاری این بشنوی به پیروزی دادگر بگروی) (شا. بخ. 1630: 6)، حزم، زرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
همواری
- همواری
- هموار بودن مسطح بودن، جای هموار و مسطح: این محال بود که از یک طبیعت اندر یک گوهر جای بیغوله آید و جای همواری
فرهنگ لغت هوشیار