جدول جو
جدول جو

معنی همورو - جستجوی لغت در جدول جو

همورو
آدم دیر فهم، نوعی گلابی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم رو
تصویر هم رو
باهم رونده، همراه، هم سفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هم رو
تصویر هم رو
رو به رو، مقابل
فرهنگ فارسی عمید
(هََ ئور وَ)
در زبان اوستائی به معنی رسا، همه، درست (تمام، کامل) میباشد. در فرس هخامنشی ’هروو’ همان است که در فارسی ’هر’ شده مانند: هر چیز، هر کس. در سنگ نبشتۀ بغستان (کتیبۀ بیستون) کلمه فرهروم که از همین واژه است یعنی رویهم، فراهم. در سانسکریت سرو. در گزارش پهلوی اوستا (= زند) هرجا که هئورو آمده در پهلوی به هماک (= همه) گردانیده شده است. (فرهنگ ایران باستان، تألیف پورداود ص 57)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
روبه رو. هم صورت. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(رَ نُ / نِ / نَ)
همراه و همسفر و رفیق. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
امرود. نوعی از درختهای شمال ایران. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم رو
تصویر هم رو
باهم رونده هم سفر
فرهنگ لغت هوشیار