جدول جو
جدول جو

معنی همه - جستجوی لغت در جدول جو

همه
کل، تمام، کلیه
تصویری از همه
تصویر همه
فرهنگ واژه فارسی سره
همه
تمام، جمله، جمیع مثلاً همه آمدند،
همگی مثلاً آن ها همه آمدند،
هر مثلاً همه طرف را گشتم
تصویری از همه
تصویر همه
فرهنگ فارسی عمید
همه
تمام، جمله
تصویری از همه
تصویر همه
فرهنگ لغت هوشیار
همه
((هَ مِ))
تمام، جمیع
تصویری از همه
تصویر همه
فرهنگ فارسی معین
همه
All
تصویری از همه
تصویر همه
دیکشنری فارسی به انگلیسی
همه
todo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
همه
todo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
همه
wszystkie
دیکشنری فارسی به لهستانی
همه
все
دیکشنری فارسی به روسی
همه
всі
دیکشنری فارسی به اوکراینی
همه
alles
دیکشنری فارسی به هلندی
همه
alle
دیکشنری فارسی به آلمانی
همه
tout
دیکشنری فارسی به فرانسوی
همه
tutto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
همه
सभी
دیکشنری فارسی به هندی
همه
সব
دیکشنری فارسی به بنگالی
همه
tüm
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
همه
모든
دیکشنری فارسی به کره ای
همه
yote
دیکشنری فارسی به سواحیلی
همه
所有的
دیکشنری فارسی به چینی
همه
全て
دیکشنری فارسی به ژاپنی
همه
כל
دیکشنری فارسی به عبری
همه
semua
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
همه
ทั้งหมด
دیکشنری فارسی به تایلندی
همه
كلٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
همه
سب
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خرد ستور: بره بزغاله گوساله سیاشب شب های بی ماه خر سنگ، کار دشوار، یل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهمه
تصویر دهمه
سیاهی سیاه شدن، فروگرفتن در گریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهمه
تصویر زهمه
بوی گند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهمه
تصویر سهمه
بهره، خویشاوندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهمه
تصویر مهمه
بیابان، دشت بی آب و علف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهمه
تصویر مهمه
مجازاً ضروری، در اندوه اندازنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهمه
تصویر نهمه
حاجت، نیاز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهمه
تصویر مهمه
((مَ مَ))
بیابان خشک، دشت پهناور بی آب و علف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهمه
تصویر مهمه
مؤنث واژۀ مهمّ
فرهنگ فارسی عمید