همدل دو تن که دارای یک رای و اندیشه باشند، متحد، متفق ادامه... دو تن که دارای یک رای و اندیشه باشند، متحد، متفق تصویر همدل فرهنگ فارسی عمید
همدل ((~. دِ)) دارای یک رأی و اندیشه، متفق، متحد، دوست جانی و صمیمی ادامه... دارای یک رأی و اندیشه، متفق، متحد، دوست جانی و صمیمی تصویر همدل فرهنگ فارسی معین
همدلهَمدِل Compassionate, Sympathetic ادامه... Compassionate, Sympathetic تصویر همدل دیکشنری فارسی به انگلیسی
همدلهَمدِل compatissant, sympathique ادامه... compatissant, sympathique تصویر همدل دیکشنری فارسی به فرانسوی
همدلهَمدِل เมตตา , มีความเห็นอกเห็นใจ ادامه... เมตตา , มีความเห็นอกเห็นใจ تصویر همدل دیکشنری فارسی به تایلندی
همدلهَمدِل সহানুভূতিশীল , সহানুভূতিশীল ادامه... সহানুভূতিশীল , সহানুভূতিশীল تصویر همدل دیکشنری فارسی به بنگالی
همدلهَمدِل compassionevole, simpatico ادامه... compassionevole, simpatico تصویر همدل دیکشنری فارسی به ایتالیایی
همدلهَمدِل mitfühlend, sympathisch ادامه... mitfühlend, sympathisch تصویر همدل دیکشنری فارسی به آلمانی
همدلهَمدِل сострадательный , симпатичный ادامه... сострадательный , симпатичный تصویر همدل دیکشنری فارسی به روسی
همدلهَمدِل współczujący, sympatyczny ادامه... współczujący, sympatyczny تصویر همدل دیکشنری فارسی به لهستانی