جدول جو
جدول جو

معنی هلیجو - جستجوی لغت در جدول جو

هلیجو
(هََ)
به لغت زند و پازند آلوچه را گویند و آن میوه ای است معروف. (برهان). در زبان پهلوی به صورت الوسیک یا الوزی و متن مصحف همین لغت است. (از حواشی معین بر برهان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ لی لَ)
دهی است از بخش هوراند شهرستان اهر که 313 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه ها و محصول عمده اش غله و حبوب و کاردستی مردم بافتن فرش و گلیم است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
سلق جبلی. (مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(هََ وْ)
سبدی را گویند که از چوب و نی بافند و چیزها در آن کنند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هلیو
تصویر هلیو
سبدی که از چوب ونی بافندوچیزها درآن کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هلیو
تصویر هلیو
((هِ یا هَ))
سبدی که از چوب و نی بافند و چیزها در آن کنند
فرهنگ فارسی معین
حلیم برنج پس از آبکش کردن برنج، حلیم
فرهنگ گویش مازندرانی