جدول جو
جدول جو

معنی هلهلیون - جستجوی لغت در جدول جو

هلهلیون
زعرور، گیاهی خودرو و کوهی با برگ های بریده و میوۀ کوچک سرخ رنگ که در گذشته مصرف دارویی داشته، علف شیران، علف خرس، کیل سرخ، نمتک، کوهج، ازدف
تصویری از هلهلیون
تصویر هلهلیون
فرهنگ فارسی عمید
هلهلیون
(هََ هََ)
میوه ای است صحرایی که آن را زعرور میگویند و در خراسان علف شیران و به عربی تفاح البری خوانند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
هلهلیون
زالزالک
تصویری از هلهلیون
تصویر هلهلیون
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از الهیون
تصویر الهیون
حکمایی که در دانش خداشناسی بحث کرده اند، حکمای الهی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلیون
تصویر هلیون
مارچوبه، مارگیاه
فرهنگ فارسی عمید
(اِ لا هی یو)
جمع واژۀ ال̍هی ّ در حالت رفع. الهیین. رجوع به الهی شود، در تداول مردم اراک، گوشت آویزان زیر گلوی گاو
لغت نامه دهخدا
(هََ هََ)
نقطه ای است در چهارفرسخی بیرجند که معدن مس دارد. (از جغرافیای اقتصادی کیهان)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
مارچوبه. (یادداشت مؤلف). گیاهی است که آن را مارچوبه و مارگیا خوانند. برگ آن مانند برگ رازیانه باشد. طبیخ آن را به خورد سگ دهند سگ را بکشد. در غیاث و صراح ’هلیو’ (به کسر اول) نوشته. (برهان). نام رومی مارچوبه است. دانه ای دارد که لون آن سیاه و بر آن نقطه های زرد باشد. (از ترجمه صیدنه). به پارسی مارچوبه گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). اسفیراج. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هلهلون
تصویر هلهلون
زالزالک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الهیون
تصویر الهیون
خداپرستان جمع الهی خدا پرستان معتقدان بخدا
فرهنگ لغت هوشیار
مار چوبه از گیاهان این واژه در غیاث اللغات و برخی از فرهنگ ها هلیون نوشته شده مارچوبه
فرهنگ لغت هوشیار