جدول جو
جدول جو

معنی هلدیا - جستجوی لغت در جدول جو

هلدیا
اسم هندی عروق الصفرا. (مخزن الادویه). رجوع به هلد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هلدیر
تصویر هلدیر
(پسرانه)
آبشار (نگارش کردی: ههدر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هلیا
تصویر هلیا
(دخترانه)
خورشید
فرهنگ نامهای ایرانی
(هََ تَ)
در کتیبۀ بزرگ بیستون این کلمه نام پدر بخت النصر است. (از ایران باستان پیرنیا ص 547)
لغت نامه دهخدا
خالدی. در قرن نهم قبل از میلاد در ناحیه وان دولتی تشکیل شد به نام هالدیا (خالدی) که آشوریان آنها را اوراتو و اوراشطو می گفتند و در عبری اراراط نامند و یونانیان الارودی و خالدوی و خالدایوی ذکر کنند. این دولت تا قرن ششم قبل از میلاد باقی بود. بعد از آنکه ارامنه پیدا شدند خالدی ها پراکنده شده به کوهستانها رفتند. در نواحی شمال دریاچۀ وان آثار این قوم موجود است و در نزدیکی طرابوزان نقطه ای به اسم خالدیا در عهد دولت بیزانس بوده و شهر خلاط [اخلاط نیز حاکی از نام آنان است، حتی در طرف قفقاز هم نام این طایفه هست و سنگ معروف کله شین در مرز ایران از این دولت است. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 92)
لغت نامه دهخدا
(هَُ دَیْ یا)
مثل و مانند. یقال: رمیت بسهم ثم بسهم آخر هدیاه ای قصده. (منتهی الارب). و یقال: لک عندی هدیاها. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اسم نوعی از بیش است به لغت هندی. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا